پیش به سوی 100 ساعت نجوم
- ۰ دیدگاه
- ۰۸ بهمن ۸۷ ، ۲۲:۱۷
اخترشناسانی از سراسر جهان در پاریس گردهم آمدند تا سال جهانی نجوم را آغاز کنند پروژه ای که قرار است بزرگترین شبکه اجتماعی برای شریک کردن مردم در شکوه آسمان باشد. ![]()
|
منبع : astronomy.ir |
شاید در نگاه اول این نوع پرسشهای برخی دانشآموزان خندهدار به نظر برسد، اما حقیقت تلخی را در بطن خود دارد: بسیاری از دانشآموزان چیزی را یاد میگیرند که مجبورند یاد بگیرند، بیآنکه مفهوم آن را بفهمند. پس گاهی آنها روش حل مسائل فهمیدنی ریاضی را ناگزیرند که حفظ کنند و این دلیل گریز بسیاری از دانشآموزان از ریاضی است، دانشی که جهان بر پایههای آن بنا شده و ما بیآنکه متوجه باشیم از قوانین آن در زندگی روزمره استفاده میکنیم.
درست همان زمان که به مفهوم سهمی در ریاضیات و کاربردش فکر میکردم، در یکی از کتابهای نجوم خواندم که: «مدار برخی از دنبالهدارها سهموی است.» پیش از این در جایی با مفهوم عینی اصطلاح سهمی روبهرو نشده بودم. از قبل دنبالهدارها را میشناختم و در کلاس ریاضی چیزهایی راجع به سهمی و نمودار آن شنیده بودم. با ربط این دو موضوع در دو کتاب نجوم و ریاضی بخوبی فهمیدم که این سهمی در کجای جهان نقش بازی میکند! با خود فکر میکردم بهتر نبود معلم من ضمن تدریس مفهوم سهمی، اشارهای به دنبالهدارها و مدار سهمویشان میکرد و پس از آن نمودار تابع درجه دوم و شکل سهمی را برای ما رسم میکرد؟
این فقط یکی از کاربردهای مفاهیم ریاضی در نجوم بود. رد پای سایر علوم را نیز در نجوم بخوبی میتوان یافت: قوانین فیزیک و مکانیک که بر تمام هستی حکفرماست، واکنشهای شیمیایی در ستارگان که منجر به تولید عناصر سبک و سنگین میشود، شرایطی که میتواند منجر به شکلگیری حیات در یک سیاره شود و فرآیند تشکیل و تکامل حیات روی زمین که خود الفبای زیستشناسی است، در حقیقت جزئی از دانش نجوم است.
نجوم دانشی است که برای اغلب مردم سوالبرانگیز و جذاب است. اگر منجمان پیدایش شب و روز، فصلها و گرفتهای ماه و خورشید را از سادهترین پدیدههای نجومی میدانند، اینها مهمترین رویدادهایی هستند که بر زندگی روزمره ما حکمفرمایند و اغلب مردم پرسشهای متنوعی راجع به کیفیت شکلگیری شب و روز و فصلها در ذهن دارند. نگاهی به اسطورههای کهن در تمدنهای مختلف بخوبی نشان میدهد که اجداد ما نیز همیشه در پی یافتن پاسخی مناسب برای علت این پدیدهها بودهاند و البته حاصل تلاششان در بیشتر وقتها به خیالبافیهای متنوعی منجر شده است!
فهم عمومی نجوم نیاز به ابزارهای پیچیده و گرانقیمت ندارد. داشتن یک کتاب و نقشه آسمان در هر جا که آسمانی باشد و ماه و خورشید و ستارگانی در آن دیده شود، میتواند سادهترین آزمایشگاه برای یادگیری عملی این دانش باشد. ازاینروست که امروزه بسیاری از مروجان علم از ابزاری به نام دانش نجوم در رسیدن به هدفهایشان بهره میبرند. آنها در ضمن آموزش نجوم، ناگزیرند پا به حوزههای ریاضی، فیزیک، شیمی، زیستشناسی و حتی تاریخ و جامعهشناسی بگذارند. این ویژگی نجوم گاه به جایی میرسد که برخی حتی نجوم را بهانهای برای آموزش علوم قرار میدهند و با این کار میکوشند تا علم و علمی فکر کردن را به زندگی مردم وارد کنند، تا جایی که حتی با سلاح نجوم به جنگ با خرافات و کجفهمیها بروند!
از زاویهای دیگر به نجوم و علاقهمندان آن نگاه میکنیم:
علی دانشآموز دوره راهنمایی است و به واسطه بحثهایی که در کتاب علوم مدرسهاش درباره ستارگان و سیارات شده، بسیار به نجوم علاقه پیدا کرده است. پدرش کتابی نجومی به او هدیه میدهد و علی در کتاب درباره کیفیت گرمای بیش از حد در جو زهره مطالبی میخواند. او میفهمد که درصد بالای گازهای گلخانهای نظیر گاز کربنیک در جو زهره سبب شده است که آن چنان جهنمی به وجود آید و حال میتواند بهتر بفهمد که منظور از اثر مخرب افزایش گازهای گلخانهای در جو زمین که در کتاب علوم به آن اشاره شده دقیقا چیست و افزایش این گازها در زمین میتواند به چه فاجعهای منجر شود. علی سپس میخواهد صورتهای فلکی که در کتاب به آن اشاره شده (نظیر دب اکبر) را در آسمان پیدا کند. او متوجه میشود آسمان روشن شهر مانعی برای دیدن ستارگان است، پس باید از این آسمان روشن و تخریب شده فرار کند. دانش نجوم موجب شده تا علی به طور ضمنی با مفهوم آلودگی نوری آشنا شود: نوعی از آلودگی که یکی از آثارش، نابودی «آسمان تاریک» و در واقع بخشی از طبیعت است. برای این سفر او باید با جغرافیای محل زندگی خود آشنا شود، راجع به آن مطالعه کند تا یک مکان مناسب را پیدا کند. معمولا چنین مکانی محل بکری در دل طبیعت، همچون کویر یا کوهستان است. علی تا پیش از این فقط با خانوادهاش به مشهد و اصفهان سفر کرده و هرگز پا به کویر نگذاشته است. ضمن سفر به همراه پدرش، به احتمال زیاد با گیاهان و جانوران کویری و کوهستانی روبهرو میشود که ممکن است حس کنجکاویاش را تحریک کنند و پس از چند سفر او را به مطالعاتی در حوزه گیاهشناسی و جانورشناسی ترغیب نمایند. کوهها، غارها، دشتها و زندگی مردم محلی نیز ممکن است سبب گرایش او به مطالعاتی در زمینشناسی، جامعهشناسی و مردمشناسی شود. شاید علی ضمن سفر بخواهد از مناظری که در شب یا روز میبیند عکاسی کند یا تصویر آن مناظر را نقاشی کند. اگر عکاسی یا نقاشی بلد نباشد، مجبور میشود اقدام به تهیه تجهیزات آنها کند و کار با آنها را یاد بگیرد و...
کسی که میخواهد نجوم یاد بگیرد، حتی در اولین گامها، ناگریز است تعامل مثبتی با سایر شاخههای علمی داشته باشد. این تعامل موجب میشود بتواند بدرستی استعداد ذاتی و علاقهمندی واقعی خود را کشف کند. بسیاری از علاقهمندان به نجوم را میشناسم که در کنار این علاقهمندی پس از مدتی عکاس حرفهای شدهاند، به طبیعتگردی وکوهنوردی و راهنمایی تور تمایل پیدا کردهاند، به مطالعات جدی و تحصیلات دانشگاهی در زیستشناسی و شیمی روی آوردهاند، مطالعات در حوزه تاریخ را در پیش گرفتهاند و بسیاری هم تصمیم گرفتهاند تحصیلات آکادمیک در ریاضیات و فیزیک را با علاقهمندی هر چه بیشتر ادامه دهند و چون از روی علاقهمندی و استعداد و نه از روی اجبار و اکراه مسیر زندگی خود را انتخاب کردند، اغلب در پیشه خود موفق هستند و از کار خود لذت میبرند و هیچ چیزی شیرینتر از این نیست. نجوم در زندگی روزمره موجب آگاهی آنها از مبانی علم میشود و برای هر پدیدهای به دنبال یک توضیح منطقی هستند، کتابهای طالعبینی را با دید فکاهی ورق میزنند و بیش از هر کس دیگری نگران آینده رو به وخامت زمین هستند. مطمئنا تاثیر نجوم در جهتدهی به زندگی ما منحصر به این چند سطر نیست و بسیار گستردهتر است. نجوم علمی است که به علت زیبایی و جذابیتش براحتی در خانههای ما راه پیدا میکند و ممکن است راهنمای ما در زندگیمان باشد.
کاظم کوکرم
فعالیتهای حوزه رویت هلال ماه ایران از چه دورهای وارد مرحلهای جدید و امروزی شد؟
اگر به سالهای قبل برگردیم، رویت هلال ماه طوری بود که حداقل برای توده مردم نه آنهایی که متخصص این کارند، این شبهه پیش میآمد که جریان رویت هلال ماه چیست؟ منجمان برای رویت هلال چه میکنند؟ منجمان چگونه محاسبه میکنند؟ چرا یک کشوری آغاز ماه قمری را زودتر اعلام میکند و کشوری دیگر دیرتر؟ یکی میگوید هلال ماه با چشم مسلح قابل قبول است و یکی دیگر میگوید با چشم غیر مسلح. ما گفتیم بیاییم برنامهریزی کنیم و مشخص کنیم که در واقع به مردم آگاهی بدهیم مساله رویت هلال ماه چیست؟ یک منجم چگونه میآید 12 هلال ماه را برای یک سال مشخص میکند، حال یا برای خودش یا برای شورای تقویم که رسماً مرجع این کار بود، مردم بیایند ببینند رویت هلال ماههای رمضان، شوال، ذیحجه و... به چه صورت است. این را آمدیم در قالب گروههای مختلف رویتی برنامهریزی کردیم، به این صورت که بیاییم دوره برگزار کنیم؛ اولین دوره در دانشگاه خواجه نصیر طوسی برای دانشجویان ریاضی یا فیزیک یا دانشجویانی که به طریقی به مبحث رویت هلال ماه علاقهمند بودند در ابتدای دهه 80 برگزار شد؛ دورهای 2 روزه که هم به صورت تئوری و هم به صورت کارگاهی و عملی بود. سپس دورههای بعدی را در دانشگاهها و شهرستانهای دیگر گذاشتیم. تعداد علاقهمندان زیاد شد. اول از خودمان شروع کردیم. از دوستانی که علاقهمند هستند شروع کردیم، سپس از آنها امتحان گرفتیم. هر کدام از آنها که به حد مطلوب رسیدند، به آنها گواهینامهای، مبنی بر گذراندن این دوره رصدی از لحاظ آموزشی اعطا شد. اندک اندک بحث عمیقتر شد، اختلافاتی که روی رویت هلال ماه اتفاق افتاد، سبب شد به خدمت رهبر معظم انقلاب رسیده و ایشان را درجریان نحوه محاسبات و عملکرد یک منجم هنگام رویت هلال ماه قرار دهیم. حالا گروههایی که اینکاره هستند و تخصص و تجربه دارند، برای یک کلاس دوره فراگیر در سطح کشور، هم برای دانشگاهها و هم برای حوزه اقدام کنند. ما هم برای دانشگاهیان این کلاسها را گذاشتیم و هم برای کل ائمه جمعه سراسر کشور. ستادهای استهلال در هر استان و در هر شهر بزرگ تشکیل شد. گروههای رصدی آنها آموزش دیدند. برخی از آنها از دوستان و همکاران خودمان بودند که وارد آن ستادها شدند و شروع کردند به آموزش دیدن و رصد کردن، نتیجه این شد که پس از این شش سالی که از تشکیل این گروهها میگذرد، همراه گروهها برای رصد میروند.
در کنار آموزش آیا فعالیتهای دیگری همچون اطلاعرسانی هم انجام میشد و اطلاعرسانی در زمینه رویت هلال ماه به چه صورتی بود؟
سایتهای ویژهای برای این که رصد خود را اعلام کنند، عکس بگیرند و مستندسازی کنند در نظر گرفته شده، از جمله من به اتفاق آقای صیاد، خیلی سال پیش از سال 76 گروهی تشکیل دادیم به نام گروه غیرحرفهای رویت هلال ماه، که زیر نظر ما اداره میشود. تمام کارهایی که انجام میدهیم فقط جنبه معنوی دارد و به هیچ وجه جنبه مادی درونش نیست. از خودمان هزینه میکنیم تا به هیچ وجه دوستان را متحمل هزینه نکنیم. اگر هزینهای هم داشته باشد، مثل داشتن سایت و هزینههای مشابه، خودمان تقبل میکنیم. سایتی تشکیل دادیم به نام گروه غیرحرفهای رویت هلال ماه()UGCS.ir و همچنین سایتهایی که در برخی شهرستانها به وجود آمده، به مانند سایت هلال ماه یا سایت پارس اسکای یا سایتهای ستادهای استهلال، اینها رصدها را ماه به ماه اعلام میکنند. وقتی علاقهمندان به این سایتها مراجعه میکنند، ما مختصات تمام هلالها را هر ماه میدهیم و میگوییم این هلال در کدام مناطق کشور قابل رویت است؟ آیا روز غروب بیستونهم هلال دیده میشود یا نه؟ تمام این دادهها و اطلاعات را میدهیم. حتی نقشه میدهیم که کجاها هلال بهتر رویت میشود، در کجا احتمال آن ضعیفتر است، کجا با ابزار و کجا با چشم غیر مسلح دیده میشود. همه اینها را مشخص میکنیم. این باعث شده است که بتدریج گروههای رصدی ما زیاد شوند و بخصوص برای هلالهای رمضان و شوال ما بالای 200 گروه در سراسر کشور داریم که میروند رصدشان را انجام میدهند و گزارشهای خود را به ستاد استهلال میفرستند و آنجا ماه قمری تعیین میشود؛ همچون شروع ماه رمضان و شروع ماه شوال.
علاوه بر این فعالیتها، در رصد جوانترین هلال ماه هم ایرانیان از باقی رقیبان پیشی گرفتهاند. گویا شما و آقای موحدنژاد هم جزو رکورددارهای این هلال هستید؟
در این 7 سال، جهش خیلی خوبی رخ داده، رکوردهای خیلی خوبی انجام شده و رکوردهای جهانی رویت هلال در اختیار ایرانیهاست.
بنابر جدول منتشر شده در سال 2004 در نشریه اسکایاند تلسکوپ که مجلهای مرجع برای منجمان است و رکوردهای رویت هلال ماه در آن آمده بود، من نفر اول هستم، رصدگری از آمریکا نفر دوم است و آقای موحدنژاد نفر سوم هستند و خود من هم در هلال صبحگاهی و هم در هلال شامگاهی اولم، که البته در خارج از ایران بیشتر هلال شامگاهی مد نظر است، البته ما چون علاقه مندیم، کار خودمان را پیش میگیریم. رکوردها در اختیار ایرانیان است و بعید میدانم حالا حالاها بتوانند این رکورد را از دست ایرانیان بگیرند. این تحول بزرگی است که در زمینه رویت هلال رخ داده است.
برای سال جهانی نجوم آیا گروههای فعال رویت هلال ماه برای امسال برنامهای تدارک دیدهاند؟
امسال سال جهانی نجوم است و به هر حال باید به تمام رشتههای نجوم بها داد، از جمله در زمینه رویت هلال. ما چون گذشته مقالات و اطلاعات تکمیلی درباره رصد هر هلال و معیارهای رصد هر هلال را در سایتهای مختلف ارائه میدهیم و تا آنجا که فراخور وقت و بضاعت علمی ما باشد، برای آنها توضیح میدهیم. برای سال جهانی نجوم پیشنهادهایی از سوی شهرستانها بوده که با توجه به ضیق وقتمان قطعی نشده است.
اگر علاقهمندان رویت هلال ماه سوالی داشته باشند یا بخواهند از اخبار فعالیتهایی که در آینده به مناسبت سال جهانی نجوم در زمینه رویت هلال برگزار میشود آگاهی یابند، بهتر است به کدام وبسایتها مراجعه کنند؟
سایت هلال ماهHelalemah.ir ، سایت پارس اسکایParsSky.com ، سایتUGCS.ir و سایتهای دیگر. ما هم تمام تلاشمان را میکنیم که در این زمینه دوستان را به نقطهای مطلوب برسانیم، به آنجا که خودشان دوست دارند و علاقه مند هستند، اگر سوالی باشد، مسالهای از ما میپرسند و ما هم تا حدی که بتوانیم به سوالاتشان پاسخ میدهیم.
چرا نام گروههای فعال در زمینه رویت هلال ماه، گروههای غیرحرفهای یا آماتوری رویت هلال ماه است؟
در جامعه، آماتور یعنی کسی که ابتدایی است، ولی در زمینههای نجومی، آماتور معنی دیگری میدهد؛ یعنی شخص از این کار منبع درآمد ندارد. منجم حرفهای که میگوییم یعنی کارشان نجوم است و منبع درآمدشان هم نجوم است. من خودم کارم طراحی و ساخت ساختمان است، ولی کار نجوم انجام میدهم. این نشاندهنده این است که من دارم به صورت آماتوری این کار را انجام میدهم. اگر نام گروه را غیرحرفهای میگذاریم، یعنی حرفه دوستان رویت هلال ماه نیست و با عشق و علاقه دارند فعالیت میکنند. هیچکدام از همکاران ما افراد بیتجربهای نیستند، بلکه به سبب دلبستگی به رویت هلال ماه فعالیت میکنند.
محمدجواد ترابی
![]() تا زمانی که 400 سال پیش گالیله دریچه تلسکوپ خود را به سوی آسمانها نگرفته بود کسی نمیتوانست مدرک مستقیمی از این واقعیت که سیاره ما به دور خورشید میگردد ارائه کند. گالیله اما توانست با مشاهده مستقیم تناقضهای مدل زمین مرکزی آن را برای همیشه به کناری اندازد و در عین حال درک ما انسانها از جایگاه خود در کیهان را نیز بهبود بخشید و به همین سبب است که سالگرد استفاده از تلسکوپ برای همه ما جشن بزرگی به نام سال جهانی نجوم را فراهم آورده است. تلسکوپها در سدههای بعدی نیز نقش تاریخی خود را ادامه دادهاند.
آنها تصویری از گذشته و آینده کیهان را پیش روی ما گذاشتهاند و هنوز هم به نقش تاریخساز خود در اصلاح دید ما از جایگاهمان در کیهان ادامه میدهند. اینکه چه کسی اولین بار تلسکوپی را به سوی آسمان نشانه گرفت، یکی از داستانهای معماگونه تاریخ نجوم به شمار میرود و البته بسیارند کسانی که گالیله را در این میان نخستین نفر نمیدانند. حدود سالهای 1350 میلادی، اروپاییان با عدسیهای شیشهای آشنا بودند. این عدسیها بعدها باعث شد تا صنعت جدیدی به نام عینکسازی در اروپا باب شود و با کمک استفاده از عدسیهای شیشهای افرادی که دید آنها تضعیف شده بود توانستند بار دیگر بینایی طبیعی خود را به دست آورند. اما حدود 250 سال پس از آن بود که ردپای نخستین تلسکوپ یا دوربین خود را نشان داد و این ردپا ما را به هلند و جایی برد که هانس لیپرشی برای نخستین بار ادعای ساخت تلسکوپ را ثبت کرد. لیپرشی (Lippershey)، متولد وسل (Wesel)در غرب آلمان فعلی بود. او عینکسازی با استعداد بود که در هلند کار میکرد. در 2 اکتبر 1608 او درخواست ثبت تلسکوپ را به عنوان اختراعی جدید مطرح کرد.اگرچه درخواست وی مورد پذیرش قرار نگرفت، ولی اخبار این اختراع بسرعت در سراسر اروپا پراکنده شد. در نامهای که تاریخ 25 سپتامبر 1608 را بر سربرگ خود دارد، ادعای لیپرشی در خصوص اختراع دستگاهی اعلام شده است که میتواند تمام نماهای پیش رو را بزرگ کند. البته بعد از لیپرشی، چند نفر دیگر نیز ادعای اختراع تلسکوپ را مطرح کردند. یکی از این افراد زاخاری جانسن (Sacharias Janssen )، عینکسازی است که در میدلبورگ کار میکرد و همکار و رقیب لیپرشی بود. جانسن یکی از 2 مخترع احتمالی تلسکوپ به شمار میرود و احتمال دارد او تلسکوپی لولهای را پیش از سال 1600 ساخته باشد؛ اما این موضوعی است که هنوز کسی نتوانسته صحت آن را تایید کند و بنابراین طرح لیپرشی تا امروز عنوان نخستین طرح ثبت شده یک تلسکوپ در تاریخ را از آن خود دارد. اما تاریخ، نخستین استفادهکننده تلسکوپ در نجوم را به نام گالیله میشناسد؛ مردی که با وجود تلاشهای درخشان و خیرهکننده معاصرانش از او به نام یکی از بنیانگذاران ستارهشناسی جدید یاد میکنند. رصدهای مختصری که او با تلسکوپ دست ساز خود از آسمان انجام داد، بنیاد قرنها مطالعه و پژوهش را بنا نهاد. بر اساس شواهد موجود گالیله تلسکوپ خود را در در تابستان 1609 ساخت و پس از چند رصد مقدماتی در 25 آگوست 1609، کار کرد تلسکوپ خود را برای قانونگذاران ونیز و در جمع آنها شرح داد. این نخستین فعالیت و نمایش عمومی تلسکوپ بود و همچنین نخستین استفاده مستندی که از تلسکوپ برای ستاره شناسی صورت گرفته است. گالیله پیش از آنکه کتاب دیالوگ را بر مبنای مشاهدات و طرحهایش بنویسد، بارها توانایی تلسکوپ خود را ارتقا داد. اکتبر سال 1609 گالیله توانست تلسکوپی با قدرت بزرگنمایی 20 برابر بسازد و از آن برای بررسی لکههای خورشیدی و اهله زهره استفاده کرد تا با کمک رصدهایش انقلابی در ستارهشناسی به وجود آورد و چشمانداز جهان را به گونهای ژرف دستخوش تغییر سازد. با وجود این، برخی معتقدند پیش از گالیله مرد دیگری نیز از تلسکوپ برای رصد آسمان استفاده کرده است. توماس هریوت(Thomas Harriot)دانشمند و ستارهشناسی بود که در آکسفورد زندگی میکرد. او همچنین در یک گروه اکتشافی که از سوی سر والتر رالی، (Sir Walter Raleigh) ترتیب داده شده بود به عنوان نقشهبردار خدمت میکرد و برخی احتمال میدهند او نخستین کسی است که از تلسکوپ برای کارهای ستارهشناسی استفاده کرد. توماس هریوت، اخترشناس انگلیسی چندان در جهان معروف نبود. البته نه به دلیل ضعف کارهایش، بلکه به دلیل آنکه بسیاری از رصدهایش فراتر از زمان خود او بود. برخی از افراد (از جمله محققی به نام وان هلدن در سال 1995) ادعا کردهاند که هریوت در 26 جولای 1609، ماه را رصد کرده و طرحهایی از آن را نیز رسم کرده بود. این تاریخ چند ماه پیش از زمانی است که گالیله رصدهای خود را آغاز کرد و اگر این موضوع اثبات شود، باید هریوت را نخستین کسی دانست که از تلسکوپ استفاده نجومی کرده است. رصدهای هریوت از لکههای خورشیدی اگرچه به شهرت رصدهای گالیله نرسید، اما رصد و ثبت این لکهها از سوی او و به چنین روشی برای نخستین بار صورت گرفته و راه جدیدی را پیش روی ستارهشناسان بازکرد. بعد از انتشار خبر استفاده نجومی از تلسکوپ بود که این ابزار به داغترین موضوع و ابزار دانشمندان تبدیل شد. کپلر، کاسینی و هزاران نفر دیگر آن را ارتقا دادند و از آن استفادههای علمی بینظیری کردند. با پایان قرن 17 و 18 دیگر اهمیت دانش ستارهشناسی جدید بر کسی پوشیده نبود. استفاده از تلسکوپهای نجومی بزرگ به خواست مراکز علمی تبدیل شده بود و بویژه با ابداع ساخت تلسکوپهای آینهای که ابداع آن به نیوتن نسبت داده میشود و البته در مورد او نیز مناقشهای بزرگ وجود دارد، راه برای ساخت تلسکوپها و رصدخانههای بزرگ باز شد. قلههای کوهها میزبان رصدخانههای مدرن شدند. از رصدخانه پاریس تا مونت ویلسن و مونت پالومار و کمکم شیلی و جزایر قناری هر یک در میزبانی تلسکوپی بزرگتر که افقهای جدیدتری را به مردم نشان بدهد بر دیگری پیشی میگرفتند تا جایی که گویی زمین توان پاسخگویی به روحیه کشف دانشمندانش را نداشت و تلسکوپ فضایی هابل به مدار زمین رفت و انسان را تا آغازین لحظات پیدایش عالم به عقب برگرداند و اکنون جیمز وب در آستانه سفری به فراسوی مدار ماه است تا اعماق تاریکتری از کیهان را بکاود. اروپاییها در حال ساخت نسل جدید تلسکوپهای کلاس 50 متری هستند و هرروز بر اهمیت این ابزار 400 ساله افزوده میشود. آشنایی ایرانیان با این پدیده نیز به گذشتهای دور برمیگردد. بر اساس سندی گفته میشود نخستین تلسکوپ نجومی در زمانی نه چندان پس از گالیله و در عهد صفوی و از سوی یک موسیونر ایتالیایی به ایران آورده شد و برای شاه عباس صفوی رصدهایی از آسمان برقرار شد. اما بویژه در عهده قاجار و پس از اعزام دانشجویان به خارج بود که ایرانیان با مفهوم و اهمیت تلسکوپ دوباره آشنا شدند. مشاورالملک محمودی که برای تحصیل نجوم به پاریس رفته بود، در بازگشت تلسکوپهایی را به ایران آورد و برای ناصرالدین شاه بر فراز بلندترین برج تهران شمسالعماره رصدهایی برگزار میکرد. او در همین ایام به پادشاه ایران پیشنهاد تخصیص بودجهای برای ساخت رصدخانه سلطنتی ایران داده و با پاسخ «پول را نباید صرف هوا کرد» مواجه شده بود. بدین ترتیب سالها باید میگذشت تا تلاش ایرانیان برای ساخت رصدخانهای بزرگ (رصدخانه ملی ایران) جامه عمل به خود بپوشاند. این روزها قله دینار در نزدیکی قم، به عنوان مکان ساخت این رصدخانه معرفی شده است و امید است در دهه 90 خورشیدی نخستین نور وارد دهانه تلسکوپ ملی ایران شود و رویایی کهن تحقق یابد و بار دیگر سرزمینی که مفهوم رصدخانه علمی غیراپتیکی را به دنیا معرفی کرد و زمانی حدود 1000 سال پیش تعداد کارمندان یکی از رصدخانههایش در شیراز بیش از همه منجمان حرفهای امروزمان بود، صاحب ابزاری مدرن و کارآمد برای کمک به پیشبرد دانش شود. |
|
در سالهای اخیر روز نجوم در ایران 2 بار جایزه جهانی لیگ جهانی نجوم برای بهترین ایده نو و بهترین برگزاری را از آن خود کرده است، یکی از معتبرترین جوایز ویژه ترویج علم به اصغر کبیری در سعادت شهر تعلق گرفته است که ایدههای او در جهان معروف شدهاند و مجلات معتبری چونSky and Telescope ، Astronomy و Mercury در کنار بسیاری دیگر به انتشار این فعالیتها پرداختهاند. رصدگران هلال ماه ایران رکوردهای جهانی را در اختیار دارند و امروز بنیانگذاران بسیاری از پروژههای نامدار نجوم چون منجمان بدون مرز یا جهان در شبTWAN ایرانی هستند. در دهه 60 و 70 خورشیدی بود که پایههای این رشد شگفتانگیز محکم شد و اگرچه ارائه تاریخی دقیق از این فعالیتها ممکن نباشد، اما شنیدن داستان از زبان یکی از کسانی که نقشی بینظیر در این میانه داشته است خالی از لطف نیست. دکتر توفیق حیدرزاده، استاد تاریخ علم، سردبیر موسس ماهنامه نجوم است که در آستانه سال جهانی نجوم، نگاهی به تاریخ معاصر نجوم آماتوری در ایران میاندازد.
متاسفانه تاریخ مدونی از نجوم آماتوری در ایران نوشته نشده است (البته تاریخ نجوم غیرآماتوری ایران هم نوشته نشده است!.) ظاهرا تا دهه 1340حرفی از نجوم آماتوری در ایران نبوده. حتی رسانهای هم نبود که در این زمینه صحبت کند. در آن دوران مجله «دانشمند» و کمی پس از آن مجله «فضا»، منتشر شد که گاه مقالاتی درباره نجوم داشتند. در اواخر دهه 50، چندین کتاب مقدماتی نجوم منتشر شد، از آن جمله کتابی از دکتر حیدری ملایری و مجموعههای کوچکی از انتشارات فرانکلین و امیرکبیر. در اوایل دهه60 کتاب مبانی نجوم دکتر خواجهپور تاثیر بسیاری بر نسل جدید گذاشت؛ این کتاب حاوی هر آن چیزی بود که یک منجم آماتور بدان نیاز داشت. در همان زمان من هم کتاب کوچک «شناخت مقدماتی ستارگان» را ترجمه کردم. اینها قدمهایی اولیه در آشنا کردن مردم با نجوم بود. تا جایی که به یاد دارم، در میانه دهه 60 دو گروه نجومی هم در ایران فعال بودند. یکی زیر نظر آقای سرفراز غزنی بود و دیگری را آقای بابک سدهی در اصفهان تاسیس کرده بود. آقای دالکی هم خیلی فعال بودند. در آن زمان من ویراستار مجله دانشمند بودم که به مدت 3 تا 5/3 سال هر ماه صفحه «آسمان در این ماه» را در مجله مینوشتم. به علت علاقهای که داشتم، کتابهای دیگری نیز مانند ساختار ستارگان و کهکشانها، اخترشناسی پایه و انسان در فضا را ترجمه کردم. دو ویژهنامه نجوم و فضانوردی هم در دانشمند منتشر کردیم. استقبال مردم از این نوشتههای نجومی فکر تاسیس مجلهای نجومی را بهسرم انداخت.
با دکتر رضا منصوری، دکتر خواجهپور، دکتر وصالی، فریدون پیرزاده و بابک سدهی جلسهای تشکیل دادیم تا این فکر به مرحله اجرا درآید. آقای محمد خاتمی در آن زمان وزیر ارشاد بود که خیلی سریع با انتشار مجله موافقت کرد و نام آن را هم نجوم گذاشتیم. آغاز انتشار نجوم نقطه عطفی در نجوم آماتوری ایران بود. متاسفانه چون سابقهای در این زمینه وجود نداشت، مجله تبدیل شد به همه چیز نجوم در ایران، در حالی که نباید این گونه میشد. مجله نجوم فقط نقش اطلاعرسانی نداشت.
آموزش عملی و نظری منجمان آماتور از وظایف مجله نجوم شده بود و برای مدتی ما براستی کار بسیار سنگینی داشتیم. متوجه شدیم باید ارتباط نزدیکی با علاقهمندان نجوم برقرار کنیم و به همینمنظور به فکر راهاندازی گشتهای نجومی افتادیم، کارگاهها و همایشهای نجومی برگزار کردیم، دورههای هفتگی آموزش تالیف و ویراستاری برای برخی از همکاران جوانمان در مجله راه انداختیم و از طریق شرکت زروان چندین رصدخانه آموزشی در نقاط مختلف ایران درست کردیم. فعالیتهایی که در این مدت مجله نجوم در زمینه اطلاعرسانی، آموزش و ایجاد پایگاههای نجومی انجام داد باعث شد افراد علاقهمندی که تا پیش از آن فقط به یک رصدخانه آموزشی آن هم در تهران دسترسی داشتند (رصدخانه زعفرانیه که به همت آقای روحانی تاسیس شده بود) اکنون امکانات وسیعتری داشته باشند. تعداد گروههای نجومی از سال 1370 به طور تصاعدی در ایران افزایش پیدا کرده است.
باید کمک کنیم که تعداد چنین مراکزی بیشتر شود. مجله نجوم گرچه سابقه زیادی دارد، اما هرچه دست زیادتر شود، تنوع بیشتر میشود و سلیقههای مختلفی را دربرمیگیرد. تحقق چنین امری در آینده علمی ایران بسیار تاثیرگذار خواهد بود. تعداد دانشجوهایی که از طریق مجلاتی مانند نجوم به علوم پایه علاقهمند میشوند و در دانشگاه این رشتهها را دنبال میکنند سرمایهای برای آینده است. در اینجا، در کشورهای غربی، رسم بسیار پسندیدهای است که مردم به چنین سازمانها و فعالیتها کمک مالی میکنند. کمکهای مردمی از مقادیر کمی که خانوادهها به مراکز علمی میدهند شروع میشود تا ساخت رصدخانههای بزرگی مثل مونت ویلسون، لیک و کک که از کمکهای مالی سرمایهدارها ساخته شدهاند. بسیار خوب است در ایران نیز افراد ثروتمند بخشی از سرمایهشان را خرج چنین کارهای ماندگار علمی کنند و نامشان را ابدی.
اکنون وقتی به نجوم در ایران نگاه میکنم، واقعا خوشحال میشوم. در سالهای دهه 60 نجوم رشتهای غریب بود؛ حتی کلمه نجوم بین مردم جا نیفتاده بود. ما بارها در مجله نجوم با چنین تماسهایی مواجه میشدیم که میپرسیدند: مجله جنون؟ و ما میگفتیم نه، اینجا نجوم است!
دکتر توفیق حیدرزاده
متخصص تاریخ علم و موسس ماهنامه نجوم
این جنگ از سال 2003 تاکنون ادامه دارد. این جنگ حاصل نگاه به زمین به شکل مجموعهای از مرزهای مجزا و تاکید بر اختلافات بوده است.
در همان سال آغازجنگ مریخنوردهای روح و فرصت از سوی ناسا به مریخ رفتند.
82/0 میلیارد دلار برای ساخت، پرتاب، فرود، عملیات 90 روزه (به سبب عملکرد عالی، 5 سال است که همچنان فعالیت میکنند) هزینه شده است. این مورد یکی از موفقترین پروژههای فضایی و کاوش دقیق خاک و اقلیم مریخ در فصول مختلف مریخی؛ دو سیارک به نام این دو مریخنورد نامگذاری شده است و دانش بشر گامی به پیش گذاشته است.
این پروژه و امثال آن حاصل نگاه به زمین وانسان به عنوان یک کلیت جدایی ناپذیر بوده است.
چگونه منجم آماتور شوم؟
منجم آماتور، منجمی است که فقط بر حسب علاقه دلبسته نجوم شده و با استفاده از منابع مختلف بر اطلاعات نجومی خود افزوده است، اما الزاما تحصیلات نجومی دانشگاهی ندارد. آماتور در نجوم آماتوری به معنی تازه کار نیست، بلکه به معنای فردی است که علاقه شخصی سبب تحصیل فعالیت وی میشود. تحصیل در نجوم آماتوری میتواند به صورت خودآموز با استفاده از کتابها و منابع مختلف باشد، میتواند با استفاده از کلاسهای نجومی رصدخانهها، آسماننماها، مدارس، مراکز علوم و موسسات مختلف باشد، میتواند با شرکت در برنامههای همگانی نجومی یا با استفاده از برنامههای تلویزیونی آغاز شود؛ راههای دیگری نیز برای تحصیل نجوم آماتوری هست که کمتر محبوب است.
منجمان آماتور، بیشتر از راه نجوم آماتوری امرار معاش نمیکنند و اغلب آنها شغلی دیگر دارند. در ایران اغلب منجمان آماتور سنی نزدیک به 20 سال دارند، اما در کشورهای توسعهیافته سن میانگین نزدیک به 50 سال است. دلیل عمده آن هم عدم تامین درآمد منجمان آماتور با این حرفه است و به همین سبب در ایران در سن دانشآموزی و دانشجویی و در کشورهای توسعهیافته پس از بازنشستگی، نجوم آماتوری مورد علاقه قرار میگیرد.
منجم آماتور، مدام در حال آموختن است؛ این آموختن میتواند فقط به صورت تخصصی روی یکی از شاخههای نجوم آماتوری باشد یا به بهتر شدن مهارتهای رصدی و همچنین دانستههای علمی منجم آماتور از کیهان بینجامد. نجوم آماتوری به سبب ایجاد شناختی شفاف نسبت به کیهان و آسمان، بسیار بر نوع نگرش افراد بر محیط اطرافشان تاثیر میگذارد. فراموش نکنیم هنوز هم در دنیای علم کارهایی مثل ثبت متغیرها و ثبت بارشهای شهابی هست که بیشتر از عهده منجمان آماتور برآید. همچنین منجمان آماتور خبره، نقش عمدهای در کشف نواخترها، ابرنواخترها، سیارکها و دنبالهدارها ایفا میکنند. در سالهای اخیر با افزایش دامنه شبکههای اطلاعاتی و اینترنت، رصدخانههای مجازی و دستیابی به دادههای علمی، امکان فعالیت تخصصی و علم محور منجمان آماتور فراهم آمده است و آنها میتوانند با استفاده از روشهای علمی در کنار منجمان حرفهای به کمک برای یافتن پاسخهای جدید به مسائل علمی برآیند.
چگونه عکاس نجومی شوم؟
عکاسی نجومی از شاخههای نجوم آماتوری به حساب میآید، اما در مرز میان علم و هنر قرار گرفته است و هم میتواند در تولید دادههای علمی موثر باشد و هم در خلق مناظر بدیع از شکوه آسمان شب.
عکاس نجومی، عکاسی است که هم فنون عکاسی را خوب میداند و هم دانستههای رصدی خوبی دارد. وی با ترکیب تجربیات عکاسی و رصدی خود و با استفاده از لوازم عکاسی نجومی مناسب دست به خلق تصاویری میزند که تحسین بسیاری در پی دارد.
عکاسان نجومی، از دوربینهایSLR یاDSLR برای عکاسی از آسمان استفاده میکنند. این دوربینها نمایی یکسان میان چشمی و لنز دارند که هنگام عکاسی، آینه انعکاسدهنده نمای لنز به داخل چشمی، به کناری میرود تا تصویر مناسب و با وضوح بالا روی صفحه عکاسی نقش بندد. در عکاسی نجومی، معمولا دو سبک عکاسی منظره و عکاسی اعماق آسمان وجود دارد. در عکاسی نجومی منظره، داشتن سه پایه و دکلانشور از ضروریات است، اما در عکاسی اعماق آسمان داشتن تلسکوپی با توان تفکیک مناسب و با ابیراهی بسیار کم و همچنین پایهای استوار و الکترونیکی برای تعقیب آسمان در مدتی نه چندان کم، برای گرفتن عکسی دلفریب، الزامی است. عکاسان اعماق آسمان خبره معمولا از ابزاری به نام سیسیدی نجومی برای عکاسی از اعماق آسمان استفاده میکنند. سیسیدی نجومی با این که همنام تراشه سیسیدی دوربینهای دیجیتال است، ولی علاوه بر داشتن تراشه سیسیدی امکاناتی دارد که با اتصال به تلسکوپ، عکاسی نجومی را بسیار آسان میکند. اغلب عکاسان نجومی خبره در سراسر دنیا به صورت تجربی، عکاسی آسمان را یاد گرفتهاند. در این حال کلاسهای آموزش عکاسی نجومی در میان منجمان آماتور محبوبیت بالایی دارد. کتابها و وبسایتهای بسیاری در سراسر جهان درباره عکاسی نجومی وجود دارد.
چگونه منجم حرفهای شوم؟
منجم حرفهای، منجمی است که برای شناخت کیهان و سیر و تحول ستارگان، تحصیلات دانشگاهی دارد. منجم حرفهای ایرانی برای تحصیل در زمینه نجوم در دبیرستان رشته ریاضی فیزیک، در دوره کارشناسی رشته فیزیک (هر گرایشی) و در کارشناسی ارشد یکی از شاخههای فیزیک، اخترفیزیک و کیهانشناسی را انتخاب میکند و در دوره دکتری و بعضا فوقدکتری در یکی از گرایشهای اخترفیزیک یا کیهانشناسی فارغالتحصیل میشود. منجمان حرفهای در راه درک کیهان، راهی را در تحصیل پیش میگیرند که احتمالا به درآمد بالایی ختم نمیشود و عموما این افراد به سبب همین فداکاریها و رسیدن به اشتیاق خود در درک جهان پیرامون، دارای بینشی شگرف هستند.
منجمان حرفهای یکی از دو گرایش اخترفیزیک یا کیهانشناسی را انتخاب میکنند. کیهانشناسی رشته محبوب آن دسته از منجمان حرفهای است که به شناخت چگونگی ساز و کار اجرام سماوی علاقهمندند؛ کیهانشناسان میکوشند به سوالاتی از قبیل این که پس از مهبانگ، انفجار بزرگ، چه رخ داده است و چگونه جهان در حال انبساط است، پاسخ دهند.
از طرفی دیگر اخترفیزیک، گرایش محبوب آن دسته از منجمان حرفهای است که به شناخت سیر و تحول ستارهها و منظومههای آنها و همچنین بررسی آنها علاقهمندند. اختر فیزیکدانان به سوالاتی همچون چگونگی تولد و مرگ ستارهها، چگونگی تولد سیاهچالهها و همچنین سیر و تحول منظومه شمسی پاسخ میدهند.
هم کیهانشناسان و هم اختر فیزیکدانان از لحاظ کاری به 2 دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته آنهایی که رصدهای رصدخانههای حرفهای جهان را مبنای کار خود قرار میدهند و سعی در آزمودن نظریهها با استفاده از دادههای این رصدخانهها دارند و دستهای دیگر که میکوشند تا گامی در راه تکمیل پیشرفتهترین نظریات علمی زمان خود بردارند.
کیهانشناسان و اختر فیزیکدانان، پس از اتمام تحصیلات، در مقام هیات علمی در رصدخانههای حرفه ای، پژوهشکدههای فیزیکی و نجومی و دانشگاهها مشغول به فعالیت میشوند. امروزه در ایران بسیاری از دانشگاهها در رشتههای مختلف به تدریس نجوم میپردازند و رصدخانه ملی ایران افقی امید بخش پیش روی ایرانیان گشوده است.
آیا راهی دیگر برای منجم شدن هست؟
در زمینه نجوم آماتوری، حرفههای روزنامهنگاری نجومی، تصویرسازی نجومی، برنامهسازی علمی و تدریس نجوم آماتوری نیز در ایران وجود دارد؛ اما به سبب الزام داشتن تخصص ویژه و دانستههای نجوم آماتوری، افراد انگشت شماری در این زمینهها گام برمیدارند. در زمینه نجوم حرفهای، یکی از گرایشهای زمینشناسی به نام سیارهشناسی، رشتهای نجومی به حساب میآید که در هیچ یک از دانشگاههای ایران ارائه نمیشود. همچنین رشته نجوم به صورت دورهای جدا از فیزیک در برخی از کشورها به دانشگاهها راه پیدا کرده که این رشته نیز هنوز جایی در دانشگاههای ایران پیدا نکرده است. همچنین مهندسان هوافضا با تحصیل در رشته مهندسی هوا فضا میتوانند سامانههای فضایی همچون موشکها، فضاپیماها و ماهوارهها را بسازند که با تاسیس پژوهشگاه هوافضا و سازمان فضایی ایران، این حرفه در ایران بسیار کاربرد دارد. اما با وجود این نمیتوان مهندسی هوافضا را یکی از گرایشهای نجوم خواند.
رویای فضانوردی تاکنون فقط برای یک ایرانی، خانم انوشه انصاری، به واقعیت پیوسته است. شاید با نگاهی واقعبینانه میتوان گفت تا زمانی که ایران به فناوری و توانایی ساخت فضاپیمای سرنشیندار دست پیدا کند، گردشگری فضایی تنها راه تحقق این رویاست.