بر شما باد کشف جهان!

- ۰ دیدگاه
- ۰۸ مرداد ۸۸ ، ۲۲:۳۷
جمشید قنبری طی حکمی از سوی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان دبیر سال جهانی نجوم منصوب شد.
به گزارش خبرگزاری مهر ، دکتر محمد مهدی زاهدی در این حکم آورده است: امیدوارم با سعی و اهتمام جنابعالی و بر اساس اهداف، سیاست ها و آیین نامه مربوط به سال جهانی نجوم در جهت اعتلای علمی و پژوهشی نظام جمهوری اسلامی ایران گام های موثری بردارید.
مقتضی است با هماهنگی و همکاری با کلیه مراکز علی الخصوص مرکز مطالعات و همکاریهای بین المللی علمی که به عنوان دبیرخانه ستاد سال جهانی نجوم تعیین شده است در جهت هر چه با شکوهتر برگزار کردن برنامه های مربوطه اقدام موثری را به عمل آورید.
سال جهانی نجوم در ایران با اهداف معرفی نقش دانشمندان ایرانی و اسلامی در تکوین دانش نجوم و تجلیل و تکریم آنها و سمت دهی امکانات مادی و معنوی بالقوه برای توسعه علم نجوم در کشور و همچنین همسویی با کشورهای عضو اتحادیه بین المللی نجوم برای شناخت بیشتر مشترک از جهان هستی برگزار می شود.
سال 2009 میلادی از سوی مجمع عمومی اتحادیه بین المللی نجوم به عنوان سال جهانی نجوم انتخاب شده است.
آیین نامه برگزاری سال جهانی نجوم تدوین شده است و به زودی اولین جلسه ستاد با حضور اعضا و مسئولین علمی و اجرایی کشور در دفتر معاونت پژوهشی وزارت علوم برگزار می شود.
منبع"هوپا
میلیونها نفر به آسمان چشم می دوزند! تلسکوپ گالیله یکی از پروژه های سال جهانی نجوم است که در نظر دارد تجربه ی رصد آسمان را با میلیونها نفر در سراسر جهان قسمت کند.هر یک از شرکت کنندگان و برگزار کنندگان برنامه های این سال می بایست تلسکوپهای آماتوری خود را به میان مردم ببرند و فرصت تماشای زیبایی های آسمان شب را در اختیار آنها قرار دهند. یکی از اهداف اصلی این پروژه و همچنین سال جهانی نجوم ، آشنایی هرچه بیشتر مردم با علم ستاره شناسی است.پروژه ی تلسکوپ گالیله فرصت مناسب برای ارتقای نجوم و افزایش علاقه مندان به آن است به ویژه برای افرادی که امکان تهیه ی ابزارهای رصدی برای آنها وجود ندارد.از طرف دیگر ، افرادی هستند که تلسکوپ در اختیار دارند اما نحوه ی استفاده از آن را نمی دانند . یکی از فعالیتهای ستاره شناسان آماتور ، آموزش کار با تلسکوپ و آشنا کردن آنها با نجوم است. هدف اصلی پروژه ، این است که 10 میلیون نفر در سال 2009 در سراسر جهان برای اولین بار از درون یک تلسکوپ کوچک آماتوری ، مانند آنچه گالیله در اختیار داشت ، به آسمان چشم بدوزند.این هدف ، تنها در صورتی دستیافتنی خواهد بود که برای مثال 100000 ستاره شناس آماتور در جهان ، هریک آسمان را به 100 نفر نشان دهند و آنها را با این طبیعت بکر آشنا کنند. برای اطلاعات بیشتر از این طرح به آدرس اینترنتی زیر مراجعه کنید: |
سال جهانی نجوم پروژه صلح ستارگان را به عنوان پروژه ویژه این سال معرفی کرد. این پروژه که از سوی گروهی از منجمان ایرانی طراحی و مورد حمایت انجمن نجوم ایران قرار دارد نخستین برنامه حود را در نخستین روز سال جهانی نجوم به طور همزمان در جزیره قشم و دبی برگزار کرده است. دبیرخانه جهانی سال جهانی نجوم نام پروژه صلح ستارگان را در فهرست پروژه های ویژه خود جای داد تا این پروژه از این پس با حمایت رسمی سال جهانی نجوم کار خود را ادامه دهد قابل ذکر است پیش از این پروژه شب یوری و انجمن نجوم ایران رسما از این پروژه حمایت کرده بودند. پروژه ویژه صلح ستارگان، پروژهای جهانی است که قصد دارد با برگزاری شبهای رصدی مشترک و همزمان در دو سوی مرزهای آبی و خاکی کشورهای سراسر جهان نشان دهد که آسمان بدون مرز پلی است میان تمدنها و فرهنگها و ملتها و برای تمامی فرهنگها، ملتها و نژادها یکسان است. برگزارکنندگان پروژه صلح ستارگان، گروههای فعال نجوم آماتوری در سراسر جهان هستند که داوطلبانه به پروژه صلح ستارگان پیوستهاند.
در سال جهانی نجوم، دو گونه پروژه جهانی اجرا میشود، نخست پروژههای بنیادی که از طرف اتحادیه بینالمللی نجوم و یونسکو معرفی و اجرا شدهاند و پس از اتمام سال جهانی نجوم مورد ارزیابی قرار میگیرند تا میزان اثر بخشی این پروژهها مشخص گردد. اما دستهای دیگر از پروژههای جهانی به نام پروژههای ویژه، پروژههایی هستند که حداقل یکی از اهداف سال جهانی نجوم را در برمیگیرند و دربرگیری جهانی دارند. سال جهانی نجوم تاکنون 11 پروژه بنیادی و 7 پروژه ویژه را در فهرست فعالیتهای سال جهانی نجوم، سال 2009، قرار داده بود، که با اعلام رسمی کمیته برگزاری سال جهانی نجوم با افزوده شدن پروژه صلح ستارگان به مجموعه پروژههای ویژه، تعداد این پروژهها به عدد 8 رسید. پروژه صلح ستارگان میکوشد تا با همکاری با دیگر پروژههای سال جهانی نجوم به اثربخشی این سال بیافزاید. هفته پیش پروژه صلح ستارگان و شب یوری با هم همکار شدند تا بتوانند با درآمیزی زیباهای آسمان و شگفتیهای سفر به فضا با کمک گروههای همکار خود در سراسر جهان، گامی مشترک در جهت تاثیرگذاری سال جهانی نجوم و درک شگفتی فضا برای عموم مردم بردارند. پروژه صلح ستارگان، پروژهای است که سازمان مردم نهاد صلح آسمانی و انجمن نجوم ایران با همکاری یکدیگر سازماندهی میکنند. انجمن نجوم ایران عامل برگزاری سال جهانی نجوم در ایران است. تاکنون 10 گروه نجومی از 9 کشور جهان برای برگزاری این پروژه اعلام آمادگی کردند. لازم به ذکر است، پروژه صلح ستارگان در آغاز سال جهانی نجوم با برگزاری رصد عمومی مشترکی در دو سوی آبهای خلیج فارس در جزیره قشم ایران و شهر دبی امارات متحده فعالیت خود را رسماً آغاز کرد. گروه برگزارکننده صلح ستارگان، مشتاقانه از تمامی گروههای فعال نجومی در سراسر جهان می خواهد که برای برگزاری این پروژه در حوالی مرزهای آبی، خاکی آزاد و خاکی غیرآزاد به گروه صلح ستارگان بپیوندند، تا با کمک یکدیگر بتوانیم دوستی و آرامش را با درک شگفتیهای آسمان برای مردم به ارمغان بیاوریم. |
پروژه شب یوری که مراسمی است جهانی در گرامیداشت پرواز یوری گاگارین هر ساله در 12 آوریل (23 فروردین) در سراسر جهان برگزار می شود. 12 آوریل، روز نخستین سفر انسان به فضا در سال 1961 و همچنین روز پرواز نخستین شاتل به فضا در سال 1981 است. شب یوری از سال 2001 تاکنون با کمک گروههای فعال نجومی و فضایی در مناطق مختلف سراسر جهان برگزار می شود. شنبه این هفته، وبسایت رسمی شب یوری خبر همکاری این پروژه را با پروژه جهانی صلح ستارگان اعلام کرد. در این همکاری قرار است که این دو پروژه با کمک فعالان خود در مناطق مختلف جهان در برگزاری و اجرای این دو پروژه با هم همکاری کنند. پروژه جهانی صلح ستارگان نیز پروژه ای است که قصد دارد شبهای رصدی عمومی مشترک در دو سوی مرزهای آبی و خاکی با کمک گروههای نجومی فعال در سراسر جهان برای مردم مرزنشین برگزار کند تا آسمان بدون مرز، پلی باشد میان فرهنگها و ملتها. تاکنون 10 گروه فعال از 9 کشور جهان به پروژه صلح ستارگان پیوسته اند. لازم به ذکر است که پروژه صلح ستارگان سال جهانی نجوم را با برگزاری رصد عمومی مشترکی در دو سوی آبهای خلیج فارس در دبی و قشم آغاز کرد.
![]() بنابه اعلام وبسایت رسمی پروژه صلح ستارگان، نگاه مشترک پروژه شب یوری و پروژه صلح ستارگان به آسمان و زمین، سبب آغاز این همکاری شده است: زمانی که از فضا به زمین می نگریم هیچ مرزی بر روی آن نمی بینیم. تنها چیزی که دیده می شود گوی سفید و آبی زمین در فضای بی کران است؛ بدون هیچ خط کشی و مرزی. صلح ستارگان و شب یوری از تمامی گروههای فعال نجومی و فضایی همکارشان در سراسر جهان درخواست کرده اند که برای اثربخشی بیشتر این دو پروژه، به اجرای پروژههای همکار خود کمک کنند. پروژه جهانی صلح ستارگان به همت انجمن نجوم ایران و انجمن صلح آسمانی برگزار می شود.
|
منبع: پایگاه اطلاع رسانی سال جهانی نجوم
اخترشناسانی از سراسر جهان در پاریس گردهم آمدند تا سال جهانی نجوم را آغاز کنند پروژه ای که قرار است بزرگترین شبکه اجتماعی برای شریک کردن مردم در شکوه آسمان باشد. ![]()
|
منبع : astronomy.ir |
از امروز، این سال آغاز شده است. کشور ما ایران در این سال مشارکتی فعال دارد. علاوه بر آنکه در تدارک دیدن پروژههای بینالمللی نقش مهمی به عهده ایرانیان بوده، انجمن نجوم ایران و شاخه آماتوری آن به عنوان هماهنگکننده ملی این سال در ایران نیز برنامههای متعدد و متنوعی را مهیا کرده است.
دانش ستارهشناسی در مرزهای ایران بزرگ فرهنگی جایگاه بسیار مهمی دارد. بر اساس آثار تاریخی، این پهنه فرهنگی شاهد بسیاری از پیشرفتهای علمی در این زمینه بوده و سنتی بسیار مهم و جدی در خصوص نجوم در این فضا شکل گرفته و رشد کرده است. این سنت توجه به آسمان و نجوم، حداقل در 2 دوران به اوج خود رسید؛ نخست در دوران باستانی ایرانیان که اگرچه مدارک اندکی از آن دوران باقی مانده، اما همین مدارک اندک نشاندهنده دستاوردهای چشمگیر علمی در این زمینه بوده است و همینطور در دوران پس از اسلام که دانشمندان ایرانی و مسلمان دست به ترجمه، گردآوری، اصلاح و اشاعه دانش ستارهشناسی زدند.
حاصل کار بینظیر آنها، اصلاح هزاران برگ از مطالب مهم علمی دوران و افزودن بخشهای مهمی به آنها بود که بعدها در عصر رنسانس علمی، زیربنای مهمی را در ایجاد تغییرات ژرف در دیدگاه ما نسبت به کیهان پدید آورد. این دوران مهم متاسفانه چندان نپایید و در سدههای اخیر علوم به طور کلی و ستارهشناسی به طور خاص در همان حال که در مغرب زمین با سرعت بسیار زیادی دنبال میشد و رشد پیدا میکرد، در ایران و البته بسیاری از کشورهای در حال توسعه دیگر از رونق افتاد و تنها در چند دهه اخیر است که شاهد تلاش بسیار جدی برای رشد علمی و ایفای نقش دوباره در مجامع جهانی علمی جهان هستیم.
در این شرایط که تعداد اخترشناسان حرفهای ایران امروز حدود 100 نفر برآورد میشود که شاید از تعداد اخترشناسان حرفهای دوران عبدالرحمن صوفی رازی که حدود 1000 سال پیش در رصدخانه شیراز فعالیت میکردند نیز کمتر باشد و حدود چند هزار نفر منجم آماتور فعال در ایران حضور دارند، ما وارد سال جهانی نجوم شدهایم تا از یکی از مهمترین فرصتهای ترویج علم در سالهای اخیر استفاده کنیم.
سال جهانی نجوم را به جشنی عمومی برای مشارکت همه مردم در آن تشبیه کردهاند. جشنی که در آن از مردم عادی گرفته تا دانشمندان حرفهای و علاقهمندان آماتور حضور دارند تا روحیه کشف دوباره جهان و جایگاه خود در آن را افزایش دهند.
شبی آرام و پرستاره را به ذهن بیاورید، دور از آلودگی نوری شهرهای بزرگ و جایی که میتوان ستارههای بیشمار آسمان پرستاره را در آن دید. تصویر شکوهانگیز نوار راه کهکشان در میانه آسمان، ستارهها و سحابیهای زیبایی که میتوان آنها را با چشم غیرمسلح دید و سیارههای نورافشانی که در این میان سفر میکنند. سکوت زیبای شب را فریاد ناشی از دیدن شهابی که سینه آسمان را میخراشد خواهد شکافت و شما در همه این لحظات تجربه ناب زیستن در کنار طبیعت و هیجان ناشی از دیدن دنیایی بسیار بزرگتر از آنچه در اطرافتان است را احساس میکنید؛ این احساس بینظیر، در کنار همه تلاشهایی که برای ترویج نجوم در جهان میشود، اهمیتی ویژه دارد.
این سال فرصتی است تا این احساس بینظیر را بار دیگر تجربه کنیم. در کنار برنامههای متنوعی که برای این سال تدارک دیده شده، در کنار سمینارها و سخنرانیها، در کنار مشارکت در نمایشگاهها و مسابقهها، در کنار ترویج و تبیین روشهای علمی که دانشمندان از آنها برای کشف جهان بهره میگیرند و در کنار هیجان نخستین رصدهایی که امسال صورت میگیرد و در کنار همه اینها تکرار این حس غریب است که میتواند دستاوردی مناسب برای این سال باشد.
زمانی که چنین شبی را در میانه کویری دور یا در میانه دشتی با صفا که هنوز نورهای آلوده آن را مغلوب نکردهاند، میگذرانید و با آگاهی به آسمان نگاه میکنید، ناگهان خود را در سطحی متفاوتتر از گذشته مییابید. در آن واحد هزاران ستاره بر فراز سر شما به نورافشانی میپردازند که هر یک از آنها که تنها بخش کوچکی از کهکشان راه شیری خودمان است ممکن است میزبان سیاراتی در اطراف خودشان باشند. برخی از آنها بقدری از شما دورند که نورشان، که امروز به چشمان شما مینشیند، وقتی سفر خود را آغاز کرده بودند که شما هنوز به دنیا نیامده بودید.
در این میان فاصلهها معنی مییابند و از عظمت کیهان در شگفت میمانید. میدانید اگر خورشید ما که قطرش معادل 109 برابر قطر زمین است را به همراه همه فاصلههای موجود در جهان کوچک کنیم تا قطر آن اندازهای در حد یک پرتقال پیدا کند و آن را در کنار میدان آزادی تهران بگذارید، نزدیکترین ستاره به ما در آسمان در کجای زمین قرار خواهد گرفت؟ شاید باورکردنی نباشد، اما آن ستاره که تنها کمتر از 4 سال نوری با ما فاصله دارد، نارنگی کوچکی خواهد شد که در کناره رودخانه تایمز لندن جای دارد.
اگر از این وسعت شگفتزده نشدهاید، به یاد بیاورید که در کهکشان ما حدود 100 میلیارد ستاره وجود دارند که چنین فواصلی میان آنها برقرار است و برای آنکه بدانید این تعداد خورشید یعنی چه، به یاد آورید که تنها برای شمارش پیاپی عدد 1 تا 1 میلیارد بدون آنکه غذایی بخورید یا حرفی بزنید یا آبی بنوشید، حدود 60 سال زمان لازم است (اگر باور ندارید میتوانید امتحان کنید) و باز هم اگر به شگفت درنیامدهاید، بد نیست بدانید همه این ستارهها تنها در کهکشان راه شیری است که یکی از میلیاردها کهکشان شناخته شده عالم است و باز هم اگر میخواهید بر شگفتیتان افزوده شود، بد نیست بدانید تمام آنچه ما از عالممان میبینیم و میتوانیم ببینیم، تنها کمتر از 10 درصد آن را شکل داده و بقیه آن ماده تاریک و انرژی تاریک است.
در زیر آسمان تاریک و پرستاره شب، ستارههایی را میبینید که از فراز مرزها بیهیچ روادیدی میگذرند و مردمانی که سختترین نبردها را با هم دارند، یکسان در زیر گذر آنها ایستادهاند و یک صحنه را بر فراز سر خود میبینند. میبینید که ستارهها مناظری را پیش روی شما خلق میکنند که نیاکان و اجداد شما آنها را دیدهاند و آیندگان نیز همانها را خواهند دید و بدین ترتیب انسان سرشار از شگفتی و هیجان به مکاشفهای غریب میرسد.
نه تنها ما و سیاره و ستاره و کهکشان ما در این جهان چیزی بیش از ذرهای بیمقدار نیست، بسیاری از آنچه به خاطرش انسانها بر هم میآشوبند رنگ میبازد، مرزها و اختلافها گم میشوند و سرنوشت مشترک ما در این کشتی که آن را زمین مینامیم تنها نکته با اهمیت در جهان باقی میماند.
براستی کسی که چنین تجربه ژرفی را از سر گذرانده باشد، آیا میتواند ظلمی روا دارد یا شعله جنگی برافروزد یا بر سر رانندگی روزمره خود در خیابان دعوایی به راه بیندازد یا در راه مبارزه با تهدیدهایی که کل سیاره ما را هدف گرفته نظیر، گرسنگی، گرمایش زمین و امثال آن قدم نگذارد؟ دنیایی چنین وسیع و بزرگ، نیازمند کشفی دوباره است و این کشف همان چیزی است که در کنار برنامهها و پروژههای مختلف این سال باید آن را مورد توجه قرار داد. این سال فرصتی برای همه است تا به آسمان بنگریم و این مکاشفه بینظیر را تکرار کنیم تا ما هم در شور اکتشاف در این سال سهیم شویم.
زمانی که به گذشته مینگریم، میبینیم ایرانیان در مقاطعی نظیر دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی نقشی ممتاز در شکل دهی علوم و بویژه نجوم داشتهاند. این توجه به نجوم از کجا در تاریخ نشات میگیرد؟
توجه به علم نجوم در همه اقوام و در همه طول تاریخ بوده است. در ایران و در عهد ساسانیان، زیج شهریار یا زیگ شهریار (شهریاران) وجود داشته که متاسفانه از آن چیز زیادی باقی نمانده است بجز، استنادی که دانشمندان اسلامی به آن کردهاند که مشهورترین آنها ابوریحان بیرونی است که در زیج خودش (قانون مسعودی) به زیج شهریاران اشاره کرده است؛ زیجی که احتمالا مربوط به دوره خسرو انوشیروان بوده و در همان اوایل تاریخ اسلام به عربی ترجمه شده است. (شاید اولین زیجی که به عربی ترجمه شده و یکی از پایههای زیجهای اسلامی بوده، زیج شهریار است.) بعد از اسلام هم زیجهای متعددی داریم. اولین زیج اسلامی از دادههای دانشمندان قرن دوم هجری بوده و توسط محمد الفزاری از زیج هندی به نام سد هانتا استفاده زیادی کرده که سند هند کبیر است.
دومین شخصی که با استفاده از زیجهای هندی و فلکیات بطلمیوسی زیج نوشته، شخص بزرگی به نام ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی، پایهگذار علم جبر است که در نجوم هم کار کرده و زیج خود را با استفاده از زیج ایرانی (زیج شهریاران)، یونانی (فلکیات بطلمیوس) و هندی (سند هند کبیر) شکل داده است. سومین نفری که زیج نوشته، حبش حاسب یا ابوعبدالله مروزی بوده که بیشتر روی حوزه سالهای قمری و محاسبه ساعات و روزها و ماههای آن بوده است (و محاسبات دورههای 30ساله سالهای قمری) و میبینید که 2 نفر از این 3 نفر (خوارزمی و مروزی) ایرانی بودهاند.
آیا نقش مسلمانان و بخصوص ایرانیان در تمدن اسلامی، آنگونه که مورخان غربی ذکر میکنند تنها ترجمه متون و انتقال آن به غربیان پس از رنسانس بوده است؟
بیشتر غربیها معتقدند مولد علم، غربیها بودهاند. اول یونان و روم و بعد رنسانس تا دوران فعلی؛ در حالی که این طور نیست و مسلمانها بخصوص ایرانیها علوم یونانی، اسکندرانی، هندی و چینی را گرفتهاند و بعد به آن افزودهاند. این روش علم است زیرا علم سرزمینی نیست، جهانی است و سیالترین پدیده بشری، علم است.
مسلمانها ابتدا هر آنچه دیگران نوشته بودند ترجمه کردند و اولین قومی بودند که بدون تعصب چیزهای خوب دیگران را به زبان علمی آن زمان (عربی) ترجمه نمودند. هم خودشان استفاده کردند، هم باعث ماندگاری این کتابها شدند. پس اولین خدمتی که مسلمانها کردند،این بوده که آن کتابها را حفظ کردند.
دوم این که مسلمانها علوم را از کشورهای دیگر گرفتند و چیزهای جدید به آن افزودند. پایه علوم نجومی غربی براساس نظریه فلکی بطلمیوس است.مسلمانها بارها و بارها آن را ترجمه کردند و بعد روی آن حاشیه نوشتند. ابن هیثم بصری از فیزیکدانان برجسته فیزیک نور، واضع اتاق تاریک و کاشف قوانین انکسار نور و فیزیک رویت است. او نقدی بر نظریه بطلمیوس مینویسد در کتابی به عنوان «الشکوک علی بطلمیوس» که در آن اشکالات نظریه بطلمیوسی را مطرح میکند.
خواجه نصیرالدین طوسی در مراغه روی زیج ایلخانی کار میکند و در آن اشکالات متعددی بر نظریه بطلمیوس میگیرد و نظریه خواجه نصیر یکی از ارکان مهم نجوم جدید است که نظریه بطلمیوس را سست میکند. بطروجی اشبیلی (از اشبیلیه آندلس)، نظریه زمین مرکزی را نقد میکند. ابن شاطر هم همین نقد را ادامه میدهد.
عروضی دمشقی هم نظریه بطلمیوس را نقد میکند. خواجه نصیرالدین طوسی با طراحی و ساخت کرههای تودرتو (جفت طوسی) زمین را متحرک میکند و پایههای زمین مرکزی را سست میکند. ابوسعید سگزی در قرن 4 هجری تاکید میکند که زمین به دور خورشید میگردد. یعنی قرنها قبل از کپرنیک و کپلر. تعداد زیجهایی که مسلمانان در طول تاریخ اسلام تا قرن 13 هجری داشتهاند 250 زیج یا کتاب نجومی است. یعنی هر 5 سال یک کتاب جدید یا یک نظریه جدید که در تاریخ ملل بیسابقه است.
بتانی از بزرگان تاریخ ریاضی و نجوم است که یکی از کارهای او محاسبه دقیق سال شمسی است و کبیسه گرفتن که مبنای تقویم جلالی شده است که بعدها افرادی مثل ابوریحان در کتابی با عنوان «تحلیل نظریه بتانی» کار او را بررسی کردند. بنابراین با مرور کارهایی که دانشمندان اسلامی انجام دادهاند و چیزهایی که بر علم افزودهاند، خواهیم دید این طور نبوده که فقط در علم امانتدار بودهاند. بلکه اولا با ترجمه کتابها از زبانی که اکنون زبان مرده است مثل پهلوی، سانسکریت و یونان قدیم مانع از بین رفتن آنها شدند و دوم این که بین ملل آشتی دادند و کتابها را با هم تلفیق کردند. دیدهای کشورهای مختلف را گرفتند و براساس نیاز آن روز، کارهایی مثل محاسبه اختلاف ساعت را انجام دادهاند.
چگونه است که در ایران نوآوریهای علمی محدودیتی ندارند و همزمان، خارج از مرزهای ایران، اتفاقاتی چون سوزاندن جوردانو برونو یا محاکمه گالیله روی میدهد؟
هیچ علمی در جهان اسلام محدودیت نداشته است. اسلام طلب علم را بر هر مسلمانی واجب کرده و در قرآن 80 بار به اشکال مختلف علم یا مشتقات آن آمده است. زمانی که اشاعره (متعصبان جبری مذهب) مسلط شدند، معتضلیها و متفکرین آزاد (شیعیان) را تحت فشار قرار دادند. گروهی به نام اخوانالصفا (بعدا حدس میزنند که اینها چه کسانی بودند مثل سلیمان سیستانی) اینقدر برای خود علم ارزش قائل بودند که برایشان مهم نبود اسمشان پشت کتابها باشد و 52 یا 53 رساله و کتاب را در شاخههای مختلف علمی تحت عنوان اخوانالصفا و خلانالوفا منتشر کردند. این نشاندهنده علاقه مردم به نشر و آموزش علم است. در چنین فضایی کاملا طبیعی است که دانشمندان مورد تحسین قرار میگرفتند.
منصور دوانیقی از خلفای بنیعباس معروف به خست بوده و به خاطر عارضهای، یکی از استادان دانشگاه جندی شاپور به نام جبرائیل بن بختیشوع که مسیحی نستوری است را به بیتالحکمه فرامیخواند. او را به اسلام دعوت میکند، ولی او نمیپذیرد. منصور نهتنها او را جریمه نمیکند، بلکه 10 هزار دینار به او پاداش طبابت میدهد.
رسالت اسلام، دعوت به حق است، اما در آن آمده که مردم آزادند دین بیاورند و اسلام اجباری نیست. پس رهبران اسلامی مردم را مجبور به پذیرفتن اسلام نمیکنند و آنقدر به علم احترام میگذارند که فرد مسیحی را که دعوت به اسلام را نپذیرفته، مجازات نمیکند بلکه قدردانی هم میکنند (نه مثل مسیحیان قرون وسطی بسوزانندش).
بسیاری از دانشمندان آن دوره به دلیل آن که زبان علمی آن دوره عربی بوده، عرب شناخته میشوند یا کشورهای مختلف برای کسب اعتبار، دانشمندان ایرانی را اهل کشورهای خود میشمارند واقعا جایگاه ایرانیان در تمدن اسلامی نجومی چه بوده؟
ایران چند تعریف دارد: ایران جغرافیایی، ایران سیاسی و ایران فرهنگی. ایران فرهنگی تابع سیاست و مرزها نیست. فرهنگ ایرانی آن چیزی است که زبان فارسی و دید ایرانی بر آن حاکم است. حوزه ایران فرهنگی از جنوب سیحون تا مرز چین، بالکان، آناتولی، بینالنهرین، شرق آفریقا و تا هند ادامه مییابد (مدت 800 سال زبان بیشتر مردم هند فارسی بوده و تعداد نسخ فارسی که در آنجا تولید شده و وجود دارد، از تعداد نسخ فارسی که در ایران موجود است بیشتر است.) همچنین کتابخانه معروفی در سارایوو است به نام کتابخانه «غازی خسرو بیک» که در آنجا تعداد زیادی کتاب به زبان فارسی وجود دارد. بنابراین منظور از ایران، ایران فرهنگی است ولو اینکه ابنسینا در بخارا، ابوریحان در خوارزم و حبش حاسب در مرو به دنیا آمده باشد که الان این شهرها در ازبکستان، ترکمنستان و افغانستان واقع شدهاند، اما در واقع اینها در محدوده فرهنگ ایرانی هستند .
زبان علم هم در آن زمان عربی بوده همانطور که الان زبان علمی انگلیسی است، که این به معنی آن نیست که آنها عرب هستند. ابوریحان کتابی به زبان فارسی دارد به نام «التفهیم»، ابنسینا «دانشنامه علایی» را به فارسی نوشته و «زیج الغ بیگی» که در سمرقند توسط الغ بیک، نوه تیمور و غیاثالدین جمشید کاشانی نوشته شده به زبان فارسی است.
آخرین زیج معتبر، طی قرن 13 هجری در هند به نام «زیج بهادرخانی» و به زبان فارسی نوشته شدهاست.
بنابراین هیچ ملتی به اندازه ملت ایران در شکلگیری و رشد و نمو تمدن اسلامی نقش نداشته و دانشمندان ایرانی زیادی در این کار موثر بودند.
شاید در نگاه اول این نوع پرسشهای برخی دانشآموزان خندهدار به نظر برسد، اما حقیقت تلخی را در بطن خود دارد: بسیاری از دانشآموزان چیزی را یاد میگیرند که مجبورند یاد بگیرند، بیآنکه مفهوم آن را بفهمند. پس گاهی آنها روش حل مسائل فهمیدنی ریاضی را ناگزیرند که حفظ کنند و این دلیل گریز بسیاری از دانشآموزان از ریاضی است، دانشی که جهان بر پایههای آن بنا شده و ما بیآنکه متوجه باشیم از قوانین آن در زندگی روزمره استفاده میکنیم.
درست همان زمان که به مفهوم سهمی در ریاضیات و کاربردش فکر میکردم، در یکی از کتابهای نجوم خواندم که: «مدار برخی از دنبالهدارها سهموی است.» پیش از این در جایی با مفهوم عینی اصطلاح سهمی روبهرو نشده بودم. از قبل دنبالهدارها را میشناختم و در کلاس ریاضی چیزهایی راجع به سهمی و نمودار آن شنیده بودم. با ربط این دو موضوع در دو کتاب نجوم و ریاضی بخوبی فهمیدم که این سهمی در کجای جهان نقش بازی میکند! با خود فکر میکردم بهتر نبود معلم من ضمن تدریس مفهوم سهمی، اشارهای به دنبالهدارها و مدار سهمویشان میکرد و پس از آن نمودار تابع درجه دوم و شکل سهمی را برای ما رسم میکرد؟
این فقط یکی از کاربردهای مفاهیم ریاضی در نجوم بود. رد پای سایر علوم را نیز در نجوم بخوبی میتوان یافت: قوانین فیزیک و مکانیک که بر تمام هستی حکفرماست، واکنشهای شیمیایی در ستارگان که منجر به تولید عناصر سبک و سنگین میشود، شرایطی که میتواند منجر به شکلگیری حیات در یک سیاره شود و فرآیند تشکیل و تکامل حیات روی زمین که خود الفبای زیستشناسی است، در حقیقت جزئی از دانش نجوم است.
نجوم دانشی است که برای اغلب مردم سوالبرانگیز و جذاب است. اگر منجمان پیدایش شب و روز، فصلها و گرفتهای ماه و خورشید را از سادهترین پدیدههای نجومی میدانند، اینها مهمترین رویدادهایی هستند که بر زندگی روزمره ما حکمفرمایند و اغلب مردم پرسشهای متنوعی راجع به کیفیت شکلگیری شب و روز و فصلها در ذهن دارند. نگاهی به اسطورههای کهن در تمدنهای مختلف بخوبی نشان میدهد که اجداد ما نیز همیشه در پی یافتن پاسخی مناسب برای علت این پدیدهها بودهاند و البته حاصل تلاششان در بیشتر وقتها به خیالبافیهای متنوعی منجر شده است!
فهم عمومی نجوم نیاز به ابزارهای پیچیده و گرانقیمت ندارد. داشتن یک کتاب و نقشه آسمان در هر جا که آسمانی باشد و ماه و خورشید و ستارگانی در آن دیده شود، میتواند سادهترین آزمایشگاه برای یادگیری عملی این دانش باشد. ازاینروست که امروزه بسیاری از مروجان علم از ابزاری به نام دانش نجوم در رسیدن به هدفهایشان بهره میبرند. آنها در ضمن آموزش نجوم، ناگزیرند پا به حوزههای ریاضی، فیزیک، شیمی، زیستشناسی و حتی تاریخ و جامعهشناسی بگذارند. این ویژگی نجوم گاه به جایی میرسد که برخی حتی نجوم را بهانهای برای آموزش علوم قرار میدهند و با این کار میکوشند تا علم و علمی فکر کردن را به زندگی مردم وارد کنند، تا جایی که حتی با سلاح نجوم به جنگ با خرافات و کجفهمیها بروند!
از زاویهای دیگر به نجوم و علاقهمندان آن نگاه میکنیم:
علی دانشآموز دوره راهنمایی است و به واسطه بحثهایی که در کتاب علوم مدرسهاش درباره ستارگان و سیارات شده، بسیار به نجوم علاقه پیدا کرده است. پدرش کتابی نجومی به او هدیه میدهد و علی در کتاب درباره کیفیت گرمای بیش از حد در جو زهره مطالبی میخواند. او میفهمد که درصد بالای گازهای گلخانهای نظیر گاز کربنیک در جو زهره سبب شده است که آن چنان جهنمی به وجود آید و حال میتواند بهتر بفهمد که منظور از اثر مخرب افزایش گازهای گلخانهای در جو زمین که در کتاب علوم به آن اشاره شده دقیقا چیست و افزایش این گازها در زمین میتواند به چه فاجعهای منجر شود. علی سپس میخواهد صورتهای فلکی که در کتاب به آن اشاره شده (نظیر دب اکبر) را در آسمان پیدا کند. او متوجه میشود آسمان روشن شهر مانعی برای دیدن ستارگان است، پس باید از این آسمان روشن و تخریب شده فرار کند. دانش نجوم موجب شده تا علی به طور ضمنی با مفهوم آلودگی نوری آشنا شود: نوعی از آلودگی که یکی از آثارش، نابودی «آسمان تاریک» و در واقع بخشی از طبیعت است. برای این سفر او باید با جغرافیای محل زندگی خود آشنا شود، راجع به آن مطالعه کند تا یک مکان مناسب را پیدا کند. معمولا چنین مکانی محل بکری در دل طبیعت، همچون کویر یا کوهستان است. علی تا پیش از این فقط با خانوادهاش به مشهد و اصفهان سفر کرده و هرگز پا به کویر نگذاشته است. ضمن سفر به همراه پدرش، به احتمال زیاد با گیاهان و جانوران کویری و کوهستانی روبهرو میشود که ممکن است حس کنجکاویاش را تحریک کنند و پس از چند سفر او را به مطالعاتی در حوزه گیاهشناسی و جانورشناسی ترغیب نمایند. کوهها، غارها، دشتها و زندگی مردم محلی نیز ممکن است سبب گرایش او به مطالعاتی در زمینشناسی، جامعهشناسی و مردمشناسی شود. شاید علی ضمن سفر بخواهد از مناظری که در شب یا روز میبیند عکاسی کند یا تصویر آن مناظر را نقاشی کند. اگر عکاسی یا نقاشی بلد نباشد، مجبور میشود اقدام به تهیه تجهیزات آنها کند و کار با آنها را یاد بگیرد و...
کسی که میخواهد نجوم یاد بگیرد، حتی در اولین گامها، ناگریز است تعامل مثبتی با سایر شاخههای علمی داشته باشد. این تعامل موجب میشود بتواند بدرستی استعداد ذاتی و علاقهمندی واقعی خود را کشف کند. بسیاری از علاقهمندان به نجوم را میشناسم که در کنار این علاقهمندی پس از مدتی عکاس حرفهای شدهاند، به طبیعتگردی وکوهنوردی و راهنمایی تور تمایل پیدا کردهاند، به مطالعات جدی و تحصیلات دانشگاهی در زیستشناسی و شیمی روی آوردهاند، مطالعات در حوزه تاریخ را در پیش گرفتهاند و بسیاری هم تصمیم گرفتهاند تحصیلات آکادمیک در ریاضیات و فیزیک را با علاقهمندی هر چه بیشتر ادامه دهند و چون از روی علاقهمندی و استعداد و نه از روی اجبار و اکراه مسیر زندگی خود را انتخاب کردند، اغلب در پیشه خود موفق هستند و از کار خود لذت میبرند و هیچ چیزی شیرینتر از این نیست. نجوم در زندگی روزمره موجب آگاهی آنها از مبانی علم میشود و برای هر پدیدهای به دنبال یک توضیح منطقی هستند، کتابهای طالعبینی را با دید فکاهی ورق میزنند و بیش از هر کس دیگری نگران آینده رو به وخامت زمین هستند. مطمئنا تاثیر نجوم در جهتدهی به زندگی ما منحصر به این چند سطر نیست و بسیار گستردهتر است. نجوم علمی است که به علت زیبایی و جذابیتش براحتی در خانههای ما راه پیدا میکند و ممکن است راهنمای ما در زندگیمان باشد.
کاظم کوکرم