تردید در صحت نظریه انفجار بزرگ
در تمامی انفجارها ( یعنی رها شدن سریع مقادیر قابل توجهی انرژی در فضا به هر صورت ممکن ) انرژی و ماده هر کدام به صورت یکنواخت در محیط سه بعدی و کروی شکل توسعه مییابند ، یعنی جهت تمامی نیروهای حاصل از انفجار به صورت یکنواخت در کل محیط سه بعدی مرکز انفجار به صورت کره گسترش مییابد ، لازم به ذکر است که انرژی انفجار همواره پیشروتر از مواد حاصل از انفجار است . تصویر فوق عکسهایی از مراسم آتشبازی را نشان میدهد . این انفجارها همگی در حوزه جاذبه سیاره زمین روی داده و مرکز انفجار دارای سرعت اولیه بوده است ولی چون قدرت و سرعت انفجار نسبتا زیاد بوده است ، همگی انفجارها در لحظات اولیه به صورت کره بودهاند ، همانطور که مشخص است با کم شدن انرژی جنبشی ذرات به علت مقاومت هوا ، ذرات تحت تاثیر نیروی گرانش زمین به طرف پایین منحرف شده و سقوط میکنند . ولی در انفجار بزرگ هیچ نیروی خارجی وجود نداشته است تا مسیر حرکت ذرات را تحت تاثیر خود قرار دهد و با توجه به اینکه مرکز انفجار نیز ساکن بوده است و به روایت این نظریه ، مکان انفجار نقطه صفر فضا - زمان بوده است ، در نتیجه امروزه حاصل این انفجار بزرگ میبایست عالمی کروی شکل در حال انبساط و به شعاع چند میلیارد سال نوری باشد !
برسیهای انجام شده نشان میدهد که سرعت دور شدن کهکشانها از یکدیگر و در کل ، سرعت انبساط عالم ثابت نیست ، بلکه لحظه به لحظه در حال افزایش است و اینگونه افزایش سرعتها ، نیرویی پیوسته میخواهد که به صورت مداوم به اجرام نیرو وارد کند و پیوسته به سرعت آنها بیافزاید و اصطلاحا حرکت شتاب دار باشد ، این در حالی است که انرژی انفجار لحظهای بوده و پیوسته نمیباشد ، در واقع نیروی انفجار در یک لحظه آزاد و تخلیه شده و یک بار به ذرات انفجار نیرو وارد میکند که این نیرو باعث حرکت ذرات با سرعت ثابت میشود ، البته اگر ذرات تحت تاثیر نیروی خارجی قرار نگرفته باشند ، از این رو نظریهای به نام انرژی تاریک ارایه شده است که عنوان میکند در عالم انرژی و نیرویی وجود دارد که باعث میشود به جای اینکه کهکشانها یکدیگر را بربایند باعث میشود آنها یکدیگر را به شدت از هم برانند و علت اصلی شتاب در انبساط عالم از انرژی تاریک است ، شاید این نیرو خاصیت ضد گرانشی نیز داشته باشد ! آیا انرژی تاریک وجود دارد ؟ و اگر وجود دارد ماهیت آن چیست ؟ در مباحث بعدی به آن خواهیم پرداخت . ولی موضوع بسیار مهم اینکه این انرژی هرچه که باشد نمیتواند حاصل یک انفجار بزرگ بوده باشد . چرا که سرعت حرکت و انتشار انرژی انفجار ثابت است برای اینکه سرعت امواج الکترومغناطیس در عالم ثابت اندازهگیری شده است ، البته در محیطهای یکسان و همگن و از این رو نظریه نسبیت ارایه شده است و پایه و اساس آن ثابت بودن سرعت حرکت و انتشار نور در فضاست و هرچند که نظریه نسبیت در مورد فضا نظرات دیگری دارد . انرژی انفجار شاید در لحظات اولیه بتواند سرعت شتاب داری را سبب شود ولی انرژی انفجار سریعا به صفر میرسد و سرعت در لحظه آخر ثابت میشود ، از این رو اگر عالم بر اثر انفجار بزرگ شکل گرفته باشد ، پس سرعت انبساط آن نیز باید ثابت باشد که اینگونه نیست ! بلکه سرعت انبساط عالم فزاینده و شتاب دار است و آیا این شتاب ثابت است یا خود این شتاب نیز فزاینده است ؟ سوالی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد ! قدر مسلم اینکه امروزه انرژی حاصل از انفجار بزرگ در عالم به آن مقدار مشهود نیست که به صورت پیوسته به اجرام نیرو وارد کند و باعث شتاب آنها و افزایش سرعت انبساط عالم شود !
شکل روبرو نمودار سرعت ثابت را نشان میدهد |
![]() |
شکل روبرو نمودار سرعت با شتاب ثابت را نشان میدهد که تقریبا برای انبساط فعلی عالم مناسب است . | |
شکل روبرو نمودار سرعت ذرات انفجار را در فضا بدون تاثیر نیروی گرانش و مقاومت هوا نشان میدهد که با نظریه انفجار بزرگ سازگار است که نمیتواند سرعت انبساط فعلی عالم را توجیه نماید. |
نظریه انفجار بزرگ ، آغاز کاینات را از یک هسته ( گوی ) به اندازه یک اتم در فضا - زمان صفر میداند ، زیرا آن هنگام هنوز فضا - زمان آغاز نشده بود که در این صورت متر ما همواره در حال بلند شدن ( انبساط فضا ) و زمان ما در حال تند شدن خواهد بود و در این حالت ، علیرغم اینکه سرعت نور را همواره ثابت اندازهگیری خواهیم کرد ، ما هرگز متوجه انبساط عالم نیز نخواهیم شده ، چه برسد به انبساط شتابدار آن . ولی ما همیشه متوجه انبساط شتابدار عالم میشویم ، پس این نظریه نمیتواند درست باشد که توضیحات بیشتر در مبحث انبساط فضا ، توجیهی غیر موجه برای انبساط کیهان است ارایه میشود .
طبق نظریه انفجار بزرگ ، انبساط جهان به قدری شدید رخ داده که از اندازه کوچکتر از یک هسته اتم در یک لحظه به اندازه کره زمین بزرگ میشده ، یعنی انبساط و تورم بعد از بیگ بنگ شروع شده بود ، اما هنوز کهکشانها به وجود نیامده بودند . با توجه به جرم خیلی زیاد و حجم این گوی که در پارهای موارد صفر هم در نظر گرفته میشود ما میتوانیم سرعت فرار برای ذرات ماده یا ذرات انفجار را محاسبه کنیم . این سرعت بینهایت است و چون دسترسی به سرعت بینهایت برای ماده غیر قابل تصور و از طرفی متناقض با نسبیت است ، پس بعد از انفجار بزرگ ، ماده و انرژی مجبور بودهاند به طرف گوی برگردانده شوند و این گوی به صورت مکان بستهای باقی بماند ، پس این نظریه نمیتواند درست باشد که توضیحات بیشتر در مبحث نظریه انفجار بزرگ محال است ارایه میشود .
طبق نظریه انفجار بزرگ پیدایش عالم چند مرحله داشته است :
مرحله اول - صفر تا 43-^10 ثانیه
این مسئله هنوز برایمان کاملا روشن نیست که در این اولین اجزای ثانیهها چه چیزی تبدیل به گلوله آتشینی شد که کیهان باید بعدا از آن ایجاد گردد . هیچ معادله و یا فرمولهای اندازه گیری برای درجه حرارت بسیار بالا و غیر قابل تصوری که در این زمان حاکم بود در دست نمی باشد .
مرحله دوم - 43-^10 تا 32-^ 10 ثانیه
اولین سنگ بناهای ماده مثلا کوارکها و الکترونها و پاد ذرههای آنها از برخورد پرتوها با یکدیگر به وجود می آیند . قسمتی از این سنگ بناها دوباره با یکدیگر برخورد می کنند و به صورت تشعشع فرو می پاشند . در لحظه های بسیار بسیار اولیه ، ذرات فوق سنگین نیز می توانسته اند به وجود آمده باشند . این ذرات دارای این ویژگی هستند که هنگام فروپاشی ماده بیشتری نسبت به ضد ماده و مثلا کوارک های بیشتری نسبت به آنتی کوارک ها ایجاد می کنند . ذرات که فقط در همان اولین اجزای بسیار کوچک ثانیهها وجود داشتند برای ما میراث مهمی به جا گذاردند که عبارت بود از : افزونی ماده در برابر ضد ماده
..................
همانطور که میدانیم دما به علت جذب یا شارژ انرژی موج الکترومغناطیس در لایهها و زیر لایهها بالا میرود و اصولا موج الکترومغناطیس حامل انرژی است و موج الکترومغناطیس توسط ذرات باردار ( الکتریکی ) و اتمها تولید و منتشر میشود و توسط همین ذرات و اتمها جذب میشود و دما اینگونه تعریف میشود . طبق نظریه انفجار بزرگ در مرحله اول ، ماده باریونی و ذرات باردار و اتمها وجود نداشتهاند منجمله کوارکها و الکترونها و اگر این ذرات باردار و اتمها وجود نداشتهاند امواج الکترومغناطیسی چگونه تولید و تشدید و حتی تمرکز یافته و در چه چیزی جذب و شارژ و باعث بالا رفتن دما شدهاند ؟ سوالی است که نظریه پردازان انفجار بزرگ باید به آن جواب دهند ! در حقیقت در مرحله اول چیزی به نام بار الکتریکی و امواج الکترومغناطیس وجود نداشته است تا حرارت تعریفی برای خود داشته باشد ، پس هیچ عاملی برای انفجار بزرگ و یا انبساط عالم وجود نداشته است ، یعنی انفجاری در کار نبوده برای اینکه عاملی برای آن نبوده است .
در نظریه نسبیت چالههای فضایی پیرامون اجرام نوترونی تشکیل شده از ماده باریونی ( نوترونها ) مطرح میشود ، طبق نظریه انفجار بزرگ جنس گوی آتشین از ماده باریونی نبوده است بلکه جنس آن ماده اولیه ماده باریونی بوده است و مدتها بعد از انفجار بزرگ ماده باریونی تشکیل شده است و این در حالی است که ما جرم و گرانش را جزء صفات ماده باریونی میدانیم . چالههای فضایی ثمره تجمع ماده باریونی با چگالی بالا است و اینک نظریه پردازان انفجار بزرگ جرم و گرانش را چگونه برای ماده اولیه ماده باریونی تصور میکنند ؟ آیا قبل و مدتی بعد از انفجار بزرگ گرانش و جرم معنی و مفهوم داشته است ، و اصولا اگر جرم و گرانش معنی نداشته است چگونه این گوی به این مقدار از تراکم و حرارت دست یافته است و این موضوع یکی از نقاط ضعف نظریه انفجار بزرگ است ! همانطور که میدانیم بار الکتریکی نوترونها تقریبا صفر است و به همین دلیل چون نیروی گرانشی مابین نوترونها برقرار است به این چگالی بالا دست مییابند و اصولا این سوال مطرح میشود که آیا جنس این گوی آتشین از چه بوده است ؟ بار داشته است ؟ جرم و گرانش داشته است و اصولا چه علتی باعث این تجمیع و این افزایش چگالی در گوی شده است ؟ آیا ما نگرشی را که به کیهان متشکله از ماده باریونی داریم میتوانیم به قبل از پیدایش آن منتقل کنیم ؟ آیا این قوانین فیزیکی قبل از پیدایش کیهان حاکم بودهاند ؟
" ناسا نظریه دکتر بهرام مبشر را پذیرفت
تیمهای تلسکوپهای فضایی « اسپیتزر » و « هابل » قدمی تازه برای شناخت یک بچه کهکشان در عالم نوزاد برداشتند . تلسکوپهای فضایی هابل و اسپیتزر یک کهکشان فوقالعاده پر جرم را در فضا شناسایی کردند که در دورترین فاصلههایی که تاکنون شناخته شده است ، رصد شدهاند . این مسئله از آن جهت برای اخترشناسان تعجب آور بود که اولین کهکشانها در عالم عرفاً این گمان را به یدک می کشند که این تودههای ستارهای بسیار کوچکتر از آن هستند که پس از چندی با یکدیگر برخورد کنند و پدیدآور کهکشانهای بزرگتری چون راه شیری ما باشند .
دکتر بهرام مبشر از موسسه علوم تلسکوپهای فضایی که کاشف این کهکشان بوده است ، گفت : به نظر می رسد این کهکشان در ظرف صد میلیون سال اولیه پس از انفجار بزرگ به سرعت و به طرزی شگفت انگیز ، عظیمالجثه تر شده است . وی افزود : این کهکشان تقریباً ۸ بار بیشتر از راه شیری در ستارگان جرم سازی کرده است و تنها در یک لحظه شکل گیری ستارگان در آن متوقف شده است . به نظر می رسد این کهکشان به طور نابهنگامی رشد کرده است . این کهکشان با دقت زیادی به تقریباً ۱۰ هزار کهکشان دیگر که در بستهای کوچک از آسمان قرار دارند و میدان های فراژرف هابل نامیده می شوند ، اشاره می کند . در سایه تحقیقات هابل این منطقه ژرفترین مناظر و تصاویر را به صورت مریی و نزدیک به طول موج فرو سرخ از عالم به دست می دهد و نیز در عمیقترین زمینه دید تلسکوپ فضایی اسپیتزر است که البته این دو بزرگترین رصدخانه های بنیادین پیمایش عمقی در آسمان هستند .
این کهکشان به دوری دورترین اجرام و کوازارهایی است که تاکنون شناخته شدهاند . نوری که امروز از آن به ما می رسد در واقع سفر خود را زمانی آغاز کرده است که هستی تنها ۸۰۰ میلیون سال عمر داشته است . دانشمندان با عکاسی از آن گمان می بردند کهکشانی بسیار جوان یا اصطلاحاً کهکشانی نوزاد را یافتهاند اما در عوض کهکشانی نوجوان را آشکار کرده بودند که نسبت به کهکشانهای هم عصر کیهانی خود بسیار بزرگتر بوده است و پیش از این کاملاً به حد بلوغ رسیده بوده است . دوربین پیشرفته پیمایش آسمان هابل (ACS) هرگز موفق به رویت این کهکشان نشده است . این در حالی است که در حقیقت میدان فرا ژرف هابل دورترین تصویر تهیه شدهای است که تاکنون در نور مریی از اعماق جهان به دست آمده است و نمایانگر این واقعیت است که نور آبی آن به جهت سفری از نوع سال نوری و گذر از میان گازهای هیدروژن حایل جذب شده بوده است ( همچون تلاش برای دیدن کف دریاچهای که مملو از لجن است ) . فیالواقع این کهکشان با استفاده از دوربین فرو سرخ هابل و طیف نمایی چند جزیی (NICMOS) و نیز با یک دوربین فرو سرخی که برروی تلسکوپ بسیار بزرگی (VLT) واقع در رصدخانه جنوبی اروپا نصب است رویت شده است . اما در این طول موجها کهکشان بسیار کم نور و قرمز رنگ است . با این حال تعجب واقعی در آنجا است که چقدر این کهکشان در تصاویر اسپیتزر درخشان تر و واضح تر است و به راحتی آن را در طول موجی ۵ بار بلندتر از طول موج رویت شده به وسیله هابل آشکار می کند .
اسپیتزر به نور دریافتی از ستارگان پیرتر که باید بیشتر جرم کهکشان را شامل شوند حساس تر است و درخشندگی کهکشان به راستی بر این مدعا که کهکشان بسیار پر جرم است ، اشاره دارد . « مارک دیکینسون » از رصدخانه ملی مریی (NOAO) گفت : این کهکشان امروز باید یک زوج کهکشان عظیم باشد . وی افزود : در آن زمان که گیتی تنها ۸۰۰ میلیون سال سن داشته است این کهکشان واقعاً و به طور قطع غول پیکر بوده است . دکتر مبشر و همکاران او از طریق آمیختن اطلاعات ناشی از رصدهای هابل ، اسپیتزر و VLT فاصله تا این کهکشان را تخمین زدند . این رصدها جمعاً ردپای وسیعی را از طیف الکترومغناطیس _ از طول موج مریی تا نیمه های فرو سرخ ( از۴/۰ تا ۸ میکرون )_ را پوشش می دهد .
درخشندگی نسبی این کهکشان در طول موجهای مختلف با نظریه انبساط عالم به خوبی توافق دارد و به اخترشناسان اجازه می دهد تا با استفاده از سایر روشها فاصله را با تقریب مناسبی تخمین بزنند . آنها در این زمان همچنین می توانند تصویری از پیشروی کهکشان چه از نظر جرم و یا سن ستارگان به دست آورند . این تیم همچنان تلاش می کند تا فاصله تخمینی را به وسیله سنجش طیف نمایی با بزرگترین تلسکوپ های مستقر در زمین یعنی VLT ، KECK و رصدخانه های GEMINI به درستی تثبیت کنند . اما این کهکشان اثبات کرده است که برای رصدهای زمینی سوژهای بس کم نور و ضعیف است ؛ اگرچه در نتیجه رصدهای بسیاری در طول موجهای متفاوت تاثیر رنگ در آن بسیار منحصر به فرد به نظر می رسد و آن را از حیث جرم و اندازه بسیار عظیمالجثه معرفی می کند .
بسیاری از اخترشناسان بر این باورند که کهکشانها ، پس از چندی اقدام به کوچک شدن می کنند و به ازای آن جرم خود را تقویت می کنند . هرچند این موضوع به دکتر مبشر و همکاران او نظریاتی سنتی و قدیمی را گوشزد می کند که در آنها برخی کهکشانها به طور یکپارچه متولد می شوند و به سرعت شکل می گیرند و در جمع کل همچون گذشته هستند . برای چنین کهکشان بزرگی این باید به صورت یک رویداد انفجاری هولناک بوده باشد و انرژی حاصل از ظهور سریع ستارگان احتمالاً به گرم کردن عالمی که پس از انفجار بزرگ سرد شده بوده است کمک کرده است . این حادثه زود هنگام ( ۵ درصد اولیه عمر هستی ) زمینهای پر ثمر برای انتظار تلسکوپ فضایی James Webb است که حساسیتی فرو سرخی دارد تا شاید به تماشای ستارگان بسیار قدیمی که پس از مهبانگ مشتعل شده اند ، بپردازد .
http://elminews.blogspot.com/2005/06/blog-post_111863242166606716.html "
در نظریه انفجار بزرگ چنین تصور شده است که کل ماده فعلی موجود در کیهان در مدت زمان کسری از ثانیه بعد از انفجار بزرگ پدیدار شده است . ولی برسیهای جدید که توسط این اخترشناس از تصاویر فرا ژرف هابل انجام گرفته ، میتواند موید این موضوع مهم باشد که اجرام سماوی وجود دارند که پیدایش آنها از قانون کلی وضع شده انفجار بزرگ برای کیهان ، پیروی نمیکنند و با فاصله زمانی بسیار زیادی از سایر اجرام شکل گرفتهاند که بیانگر این موضوع است که خداوند کل کیهان را یکجا نیافریده ، بلکه خلقت خداوند مرحله به مرحله است ، یعنی همان آیاتی که به آنها در قرآن اشاره شده و همین امروز نیز مقداری از دخان در حال تبدیل شدن به گاز هیدروژن و ...... و پدیدار شدن ستارگان و کهکشانهای جدید است . ساده و خلاصه مطلب مهم اینکه ، ما در کیهان امروزی ماده با تاریخ تولید متفاوت داریم ، همچنین کهکشانهایی که خیلی قبل از تاریخ پیش بینی شده توسط نظریه انفجار بزرگ پدیدار شدهاند و این مدارک میتواند نظریه انفجار بزرگ را نقض و مردود کند .
نظریه انفجار بزرگ به زودی مردود میشود :
" تصویر فرا ژرف با تلفیق تصاویر و دادههای تلسکوپهای فضایی در ناحیه مریی و آشکارساز " نیکموس" در ناحیه مادون قرمز و" اسپیتزر" - در طول موجهای بلندتر - و نیز برخی تلسکوپهای زمینی 8 متری و 10 متری نظیر کک ، جمینا و سوبارو حاصل شده و امکان بررسی روند شکلگیری کهکشانها را فراهم میکند .
نماینده آژانس فضایی اروپا (ESA) در موسسه تلسکوپ فضایی "هابل" درباره تصویر فرا ژرف تهیه شده توسط هابل گفت : "فرا ژرف" عمیقترین تصویری است که تاکنون بشر دیده است . وقتی به اعماق فضا مینگریم - به دلیل محدود بودن سرعت نور و در نتیجه زمانی که طول میکشد تا نور به ما برسد -، گویی در زمان به عقب نگاه میکنیم ، در نتیجه کهکشانها را آن طور که بودهاند میبینیم ، نه آن طور که در حال حاضر هستند و هر چه دورتر برویم ، گویی به ابتدای جهان نزدیکتر میشویم .
در تصویر فرا ژرف ، کهکشانی را رویت کردیم که حدود 600 میلیون سال پس از "بیگ بنگ" ( انفجار بزرگ ) به وجود آمده و فاصله آن با ما 12 میلیارد سال است و جرمی نزدیک به صد هزار میلیون برابر جرم خورشید دارد و این سوال پیش میآید که در مدت زمان کوتاهی از ابتدای جهان ، چطور توانسته چنین جرم زیادی را کسب کند .
در ادامه مطالعات ، تعداد بیشتری از این نوع کهکشانها را پیدا کردیم و مشغول مطالعه هستیم که در صورت صحیح بودن نتایج ، تئوریهای موجود در زمینه پیدایش کهکشانها را زیر سؤال میبرد .
دکتر مبشر تصریح کرد : این کهکشانها از ستارههای پیر تشکیل شدهاند و اگر فرض کنیم تمام جهان به یک شکل و نظیر همان نقطهای است که ما این مطالعات را انجام دادهایم ؛ پس در کل جهان این کهکشانهای غول پیکر پراکنده هستند .
براساس تئوریهای موجود ، کهکشانهای بزرگ در اثر ادغام کهکشانهای کوچکتر به وجود میآیند ، اما نکته اینجاست که کهکشانهای یاد شده آنقدر زود در طول عمر جهان به وجود آمدهاند که فرصتی نبوده تا کهکشانهای کوچک به وجود آمده و با هم ادغام شوند و تنها در صورت تلقی پیدایش ناگهانی این کهکشانها در اثر توده گاز و ابر ، میتوان این مساله را توجیه کرد که صحت این تئوری هنوز به اثبات نرسیده است .
http://www.nojumi.org/newsn/news.php?action=fullnews&id=718 "
اگر با قبول و پذیرش نظریه انفجار بزرگ به این کهکشان رصد شده نگاه کنیم یک چنین استنباطی خواهیم داشت که 8 برابر سرعت کهکشان راه شیری ستاره سازی و رشد کرد است ولی اگر فرض کنیم که این کهکشان با روال طبیعی خود ، یعنی همانند سایر کهکشانها ستاره سازی و رشد نموده ، عمر آن در نظر اول تقریبا هشت برابر کهکشان راه شیری تخمین زده میشود .
همانطور که میدانیم مشاهدات فیزیکدانی به نام هابل نشان داد که کهکشانها با سرعت V در حال دور شدن از ما هستند که از رابطه :
V=HX
به دست میآید که در آن H ثابت هابل و X فاصله از زمین است . در واقع این رابطه را برای هر نقطه از جهان میتوان بکار برد . به طور خلاصه به ازای هر یک میلیون سال نوری فاصله از ما ، سرعت تقریبا 20 کیلومتر در ثانیه افزایش پیدا میکند . فاصله کهکشان مورد نظر 12 میلیارد سال نوری یا 12.000 میلیون سال نوری تخمین زده شده است که سرعت فرار آن معادل 12.000*20=240.000 کیلومتر در ثانیه میباشد . به استناد معادلات لورنتس در مورد رابطه سرعت و زمان :
در واقع اگر برای کهکشان راه شیری 13.7 میلیارد سال سپری شده باشد برای کهکشان رصد شده زمان 8.22 میلیارد سال سپری شده که علیرغم بعد مکانی ؛ کهکشان مورد نظر میبایست خیلی جوان تر از پیش بینی اخترشناسان رویت میشد که چنین نشده . پس با وضعیت رصد شده برای این کهکشان میتوان سن آن را حساب کرد .
برای اینکه هشت برابر بیشتر از کهکشان ما فعالیت کرده پس سن آن میبایست هشت برابر باشد و در ثانی گذشت زمان را 0.6 کندتر احساس کرده که به سن آن افزوده میشود البته این سن با زمان و تقویم ما محاسبه شده است . در نهایت اینکه خود این کهکشان اینک سن 0.6*182.66= 109.6 میلیارد سالگی را تجربه میکند که ممکن است فعلا وجود نداشته و مدتها پیش مضمحل و در هم فرو ریخته است و از طرفی چون محاسبه سن عالم بر پایه نظریه انفجار بزرگ استوار شده ، چنین به نظر میرسد که درست نباشد و .... و به هر حال مشاهدات بیانگر این واقعیت است که موجودیت بعضی از اجرام به قبل از نظریه پیدایش ماده توسط انفجار بزرگ بر میگردد ، یعنی همانطور که نظریه انفجار بزرگ برای توجیه انبساط شتابدار عالم شکست خورده است و مجبوریم نظریه انرژی تاریک را به آن اضافه کنیم ، این نظریه در توجیه پیدایش ماده و کاینات نیز شکست خورده و عاجز است و بهتر است این نظریه به فراموشی سپرده شود . هر چند که این نظریه در نهایت برای اثبات صحت خود به پدیده انبساط عالم متوسل شده است ، یعنی پدیدهای که قرار بود آن را توجیه کند که نتوانسته است .
منبع"هوپا
- ۸۸/۰۱/۰۶